بررسی استراتژیک

اشراف اطلاعاتی + تحلیل واقع بینانه =» بصیرت استراتژیک

بررسی استراتژیک

اشراف اطلاعاتی + تحلیل واقع بینانه =» بصیرت استراتژیک

بررسی استراتژیک

جریان شناسی و قدرت تحلیل مسایل سیاسی جزو معرفت دینی است. ( امام خامنه ای مدظلله العالی)



۴۳ مطلب با موضوع «جنگ نرم :: بصیرت» ثبت شده است

صراحت....

۱۴
فروردين
اصول، مبانى و ارزشهاى انقلاب، باید به‌شکل صریح و شفّاف مورد تکیه قرار بگیرد. 

راز ماندگارى نظام جمهورى اسلامى بر ریل انقلاب و بر خطوط اصلى امام بزرگوار، 

همین صراحت بوده است. مواضعجمهورى اسلامى در مقابل مخالفان

، در مقابل دوستان، در مقابل دشمنان، باید مواضع شفّافىباشد. 

تاکتیک‌ها و شیوه‌هاى کار را میتوانند عوض کنند، 

امّا اصول، همچنان مستحکم باید بماند؛ 

این راز استحکام انقلاب و راز پیشرفت کشور است


  بیانات سیدنا القائد امامنا الخامنه ای     ۹۲/۱۱/۱۹
  • ۰ نظر
  • ۱۴ فروردين ۹۳ ، ۰۲:۵۲
  • ۶۸۲ نمایش
  • ابناء الزهرا (سلام الله علیها)
وهابیت و آل سعود، حاکم پادشاهی عربستان، از دیرباز و از زمان شکل‌گیری‌شان تاکنون در هم تنیده شده‌اند. وهابیت، سلطنت عربستان را ایجاد کرد و آل سعود وهابیت را گسترش داد. یکی از آنان نمی‌تواند بدون دیگری به حیات خود ادامه دهد. وهابیت به آل سعود مشروعیت داد و آل‌سعود نیز از وهابیت محافظت کرد و آن‌را گسترش داد. این دو از یکدیگر جدایی ناپذیرند؛ چراکه هر کدام از سوی دیگر برای بقا به دیگری وابسته است. وهابیت در اواسط قرن 18میلادی در صحرای و  روستای درعیه واقع در نجد در منطقه مرکزی شبه جزیره عربستان به وجود آمد. فرقه وهابیت نام خود را از نام مؤسس آن محمد بن‌‌عبدالوهاب (1703-1792) گرفته است. 

  زاها حدید، تخریب مسجد الحرام و پیست اتومبیلرانی بحرین+ تصاویر
استعمار پیر همواره نگاه ویژه ای به رژیم آل سعود داشته است 

 

اگرچه محمد بن ‌عبدالوهاب پدر وهابیت شناخته شده است، اما در واقع در ابتدا این انگلیس بود که او را با اندیشه‌های‌ انحرافی آغشته کرد و او را رهبر دست نشانده خود برای مقاصد پلید استعمار در نابودی اسلام و مسلمانان قرار داد. 

ابن‌عبدالوهاب در بصره تحت نفوذ و کنترل یک انگلیسی با نام مستعار "همفر"  قرار گرفت. او از جمله جاسوسانی بود که از لندن برای بی‌ثبات کردن امپراتوری عثمانی و ایجاد درگیری در میان مسلمانان، به سرزمین‌های اسلامی فرستاده شده بود. همفر که وانمود به مسلمان بودن می‌کرد، با نام "محمد" ظاهر شد و با حیله‌گری، دوستی صمیمانه و طولانی مدت با ابن‌عبدالوهاب ایجاد کرد. همفر که ابن‌عبدالوهاب را با پول و هدیه زیاد، کاملاً شستشوی مغزی کرده بود، او را متقاعد کرد که اکثر مسلمانان باید کشته شوند؛ چرا که آنها به طرز خطرناکی «مشرک» و «مرتد» گردیده و از اصول اساسی اسلام تخطی کرده‌اند. 

همفر نیز این رؤیای کاذب را برای ابن‌عبدالوهاب جعل کرد که در خواب ظاهراٌ حضرت محمد(ص) را دیده است که میان چشم‌های ابن‌عبدالوهاب را می‌بوسد و می‌گوید: شما «بزرگ‌ترین» هستید، و از ابن‌عبدالوهاب درخواست می‌کند تا برای نجات اسلام از «بدعت» و «خرافات»، جانشین پیامبر باشد. ابن‌عبدالوهاب پس از شنیدن رؤیای همفر، شادتر و مصمم‌تر از همیشه، مسئولیت ایجاد فرقه جدید اسلامی برای «خالص ساختن» و «اصلاحات» اسلام را بر عهده گرفت. 
  زاها حدید، تخریب مسجد الحرام و پیست اتومبیلرانی بحرین+ تصاویر
رژیم عربستان سعودی برای تامین هزینه قرارداد الیمامه، که بزرگترین معامله تسلیحاتی در تاریخ انگلیس محسوب می‌شود، توافق کرد که روزانه ۶۰۰ هزار بشکه نفت خام در اختیار دولت انگلیس و به ویژه شرکت‌های نفتی «بریتیش پترولیوم» و «رویال داچ شل» قرار دهد 


هرچند بسیاری از مردم مخالف تعالیم سخت ابن‌عبدالوهاب بودند، از جمله پدر و برادر او سلیمان که هر دو از علمای دینی بودند، اما جاسوس مخفی انگلیس شیخ گمنام درعیه، "محمد بن‌سعود" را برای پشتیبانی از عبدالوهاب با پول فریب داد. در سال 1744میلادی، خاندان آل‌سعود با هدف ایجاد یک حکومت اسلامی با ابن‌عبدالوهاب به‌هم‌پیوستند. از اتحاد بین آنها و خانواده‌هایشان که هنوز هم در دنیای امروز وجود دارند، وهابیت به عنوان یک جنبش سیاسی و مذهبی متولد شد. این حرکت بدین‌گونه است که بر هر حاکمی از آل سعود یک امام وهابی (رهبر مذهبی) گماشته شد. 

 

  زاها حدید، تخریب مسجد الحرام و پیست اتومبیلرانی بحرین+ تصاویر
زاها حدید(معمار انگلیسی و عراقی‌تبار) و نورمن فاستر(معمار انگلیسی)،دو سرپرست اصلی پروژه تخریب بیت الله الحرام 

 

اگر چه وهابیت خشونت‌طلب متعصب در سال 1818میلادی نابود شد، اما خیلی زود با کمک استعمار انگلیس احیا شد. بعد از اعدام "عبدالله" (امام وهابی سعودی در ترکیه)، باقیمانده خاندان سعودی وهابی، به برادران عرب و مسلمان خود به‌عنوان دشمنان واقعی خود، و به انگلیس و غرب به‌عنوان دوستان واقعی خود می‌نگریستند. 

بر این اساس، در سال 1820میلادی، بریتانیا مبادرت به استعمار بحرین ورزید و به گسترش استعمار خود در منطقه اقدام کرد و حرکت استعماری این بار برای پادشاهی وهابی سعودی بخت بزرگ حمایت و کمک بریتانیا را در پی داشت. در سال 1843میلادی امام وهابی "فیصل بن‌ترکی آل سعود" از اسارت در قاهره فرار کرد و به شهر نجدی ریاض بازگشت. امام فیصل شروع به برقراری ارتباط با انگلیس کرد. در سال 1848میلادی و به اقامتگاه سیاسی بریتانیا در شهر ایرانی بوشهر «به منظور حمایت از نماینده خود در امارات عمان»، توسل جست. 

در سال 1851میلادی فیصل دوباره کمک و حمایت از بریتانیا را تقاضا کرد. در نهایت در سال 1865میلادی بریتانیا برای ایجاد پیمان رسمی با کاخ سعودی ـ‌ وهابی سرهنگ "لوئیس پلی" را به ریاض فرستاد. در سال 1866میلادی رژیم آل سعود به طرز خائنانه پیمان «دوستی» با بریتانیا، قدرتی که به دلیل جنایات استعماری‌اش مورد نفرت همه مسلمانان بود، را امضا کرد. این پیمان مانند بسیاری از عهدنامه‌های نابرابر ننگینی بود که بریتانیا بر دست‌نشانده‌های عرب در خلیج فارس تحمیل کرد و در ازای کمک بریتانیا، رژیم آل سعود موافقت کرد که با مقامات استعماری انگلستان در منطقه همکاری کند. 

  

در سال 1891میلادی امپراتوری عثمانی در حمایت از خاندان الرشید(که در آن زمان در ریاض حکومت می کرد) به ریاض حمله و خاندان سعودی وهابی را نابود کرد. برخی از اعضای نماینده سعودی وهابی موفق به فرار شدند که در میان آنها "امام عبدالرحمان آل سعود" و فرزند نوجوان او به نام "عبدالعزیز" بود. هر دو بلافاصله برای جلب حمایت و کمک بریتانیا به کویت که تحت کنترل بریتانیا بود، فرار کردند. 

فرار آنان به کویت در حالی صورت می‌گرفت که در کویت نیز امام وهابی عبدالرحمان و پسرش عبدالعزیز وقت خود را صرف التماس کردن به استادان بریتانیایی خود برای پول، سلاح، و کمک برای تصرف ریاض می‌کردند. در آغاز قرن بیستم استراتژی استعماری بریتانیا در جزیرة العرب با چرخش و تغییر روش سریعی همراه بود و به سمت تخریب نهایی و کامل امپراتوری مسلمان عثمانی و متحدان او در نجد یعنی خاندان الرشید پیش می‌رفت و در این حال بریتانیا تصمیم گرفت به سرعت از امام عبدالعزیز وهابی حمایت تازه‌ای کند که با پشتیبانی بریتانیا از پول و سلاح بی‌نیاز شده بود.

 در سال 1902 امام جدید وهابی قادر بود کل ریاض را تصرف کند. یکی از اولین اقدامات وحشیانه آنها پس از تصرف ریاض، ایجاد رعب و وحشت در ساکنان آنجا با خون‌ریزی و سر بریدن رؤسای در حال سقوط آل رشید در میدان شهر بود. او و پیروان متعصب وهابی او نیز 1200 نفر از مردم آنجا را سوزاندند و کشتند. ملک عبدالعزیز وهابی شدیداً در میان اربابان انگلیسی‌اش محبوب گردید. بسیاری از مقامات بریتانیا و فرستادگان آن در منطقه عربی خلیج فارس، اغلب ملاقات یا تعاملاتی با وی داشتند و به‌طور سخاوتمندانه پول و سلاح در اختیار او قرار می‌دادند و با او مشاوره فکری می‌کردند. با استفاده از سلاح‌های بریتانیا، پول و مشاوران، عبدالعزیز به تدریج قادر به غلبه بر بخش زیادی از شبه جزیره عربستان به شیوه‌ای بی‌رحمانه تحت سلطه رژیم وهابی آل سعود قرار گرفت  که امروزه با عنوان عربستان شناخته شده است. 

  

زاها حدید، تخریب مسجد الحرام و پیست اتومبیلرانی بحرین+ تصاویر
زاها حدید در کنار مارگارت تاچر؛ زاها حدید، پرورش یافته مکتبی است که سیاست پیشگانی همچون "مارگارت تاچر"،"رونالد ریگان"،"پل ولکر" و "دنگ شیائو پینگ" ؛ با عنوان "جهانی شدن" بنا نهادند. رویای "جهانی نو" که "مقررات زدایی"، "خصوصی سازی"، "فروپاشی تعلق به فرهنگ، دین و سرزمین خاص"، "فشردگی مکان و زمان" و "جهانی سازی تفکر فراماسونی"، از مولفه های آن می باشد


استعمار پیر همواره نگاه ویژه ای به رژیم آل سعود داشته است و این ارتباط تاکنون ادامه داشته است. عربستان سعودی از همان زمان یکی از بزرگ‌ترین خریداران تجهیزات نظامی انگلیس بوده است. اما به غیر از قراردادهای نظامی بین انگلیس و عربستان سعودی بیش از ۱۵۰ مورد سرمایه‌گذاری مشترک بین شرکت‌های دو کشور نیز صورت گرفته است. 

ارزش تجارت دوجانبه بین دو کشور سالانه به ۱۵ میلیارد پوند می‌رسد و این در حالی است که میزان سرمایه‌گذاری عربستان در انگلیس بیش از ۶۲ میلیارد پوند است. دولت‌های لندن و ریاض در سال ۱۹۸۵ مذاکراتی را در راستای انعقاد یک سری از قراردادهای تسلیحاتی بی‌سابقه موسوم به الیمامه آغاز کردند. قرارداد تسلیحاتی الیمامه، سفارش‌های گسترده برای دریافت هواپیماهای جنگنده تورنادو، بالگردها، تانک‌ها و مهمات انگلیسی که بیشتر آنها از سوی شرکت صنایع دفاعی و هوافضای «بی ای ای سیستمز» و شرکت «بریتیش ایرو اسپیس» ساخته و یا تجهیز می‌شد را شامل می‌شود. رژیم عربستان سعودی برای تامین هزینه این معامله، که بزرگترین معامله تسلیحاتی در تاریخ انگلیس محسوب می‌شود، توافق کرد که روزانه ۶۰۰ هزار بشکه نفت خام در اختیار دولت انگلیس و به ویژه شرکت‌های نفتی «بریتیش پترولیوم» و «رویال داچ شل» قرار دهد. 

  زاها حدید، تخریب مسجد الحرام و پیست اتومبیلرانی بحرین+ تصاویر
زاها حدید در کنار دوست صمیمی خود؛فرانک گری(معمار مشهور صهیونیست).این دو تلاش زیادی را در جهت ترویج "جهانی سازی اصول فراماسونی" در پوشش "دیکانستراکشن" و "معماری پرش کیهانی" انجام دادند

 

اما حرص و طمع و خوی استعماری بریتانیا، حتی با وجود قراردادهای نجومی، هیچگاه فروکش نکرد و حتی بر شدت آن نیز افزوده شده است. یکی از مصادیق این مدعا، حضور گسترده بریتانیا در حوزه معماری عربستان سعودی و به ویژه اماکن مقدس همچون مسجد الحرام می باشد. 

در حال حاضر، پروژه تخریب مسجد الحرام به سرپرستی دو معمار انگلیسی به نام های نورمن فاستر(عضو شورای عالی بنیاد آقاخان و مشهورترین معمار فراماسون و همان کسی که برج‌های ابلیسک را در کنار خانه خدا طراحی کرد و نماد شیطان را در مراسم رمی جمرات، حذف و دیواری را جایگزین آن کرد) و زاها حدید(معمار انگلیسی و عراقی‌تبار)  انجام می شود.

  زاها حدید، تخریب مسجد الحرام و پیست اتومبیلرانی بحرین+ تصاویر
زاها حدید، در سال 2004 میلادی، جایزه پریتزکز( جایزه ای که خانواده ی متمول و صهیونیست پریتزکر به معمارانی که در جهت "آرمان صهیونیسم بین الملل"، خدمت کرده اند، اهداء می کند) را دریافت کرد

زاها حدید که، عراقی الاصل می باشد، فقط در حرف و شعار، خود را نگران وضعیت مردم مسلمان عراق می داند، ولیکن در عمل، هیچ علامتی از نگرانی برای مسلمانان و یا خدمتی برای مسلمانان در کارنامه وی وجود ندارد. زاها حدید، پرورش یافته مکتبی است که سیاست پیشگانی همچون "مارگارت تاچر"،"رونالد ریگان"،"پل ولکر" و "دنگ شیائو پینگ" ؛ با عنوان "جهانی شدن" بنا نهادند. رویای "جهانی نو" که "مقررات زدایی"، "خصوصی سازی"، "فروپاشی تعلق به فرهنگ، دین و سرزمین خاص"، "فشردگی مکان و زمان" و "جهانی سازی تفکر فراماسونی"، از مولفه های آن می باشد. حدید معتقد است که معماری، مسئولیت اجتماعی ندارد و مسائلی همچون گسترش عدالت اجتماعی و بهبود سطح زندگی اقشار ضعیف، هیچ اهمیتی برای یک معمار ندارد و بایستی اخلاق، قربانی معماری شود. 

  

زاها حدید، تخریب مسجد الحرام و پیست اتومبیلرانی بحرین+ تصاویر
«زاها حدید»؛ در کارنامه معماری خود، همکاری با ملکه انگلیس، پادشاه عربستان سعودی و محافل صهیونیستی را یدک می‌کشد 
  
زاها حدید، تخریب مسجد الحرام و پیست اتومبیلرانی بحرین+ تصاویر
مرکز مطالعات نفت ملک عبدالله در ریاض، معمار:زاها حدید  

 
  
و استعمار پیر همواره نگاه ویژه ای به رژیم آل سعود دارد 

خدمت زاها حدید به وهابیت، به پروژه تخریب مسجد الحرام محدود نمی شود. در سال 2011 و در مقطعی که شیعیان بحرین بر ضد رژیم دیکتاتوری آل خلیفه دست به قیام زدند و مسلمانان جهان شاهد اقدامات شنیع این رژیم بودند، 7 ماه پس از آغاز قیام، با بی اعتنایی به چنین اتفاقی، طرحی را جهت "پیست مسابقات اتومبیلرانی بحرین" به آل خلیفه تقدیم کرد. زاها حدید، در سال 2004 میلادی، جایزه پریتزکز( جایزه ای که خانواده ی متمول و صهیونیست پریتزکر به معمارانی که در جهت "آرمان صهیونیسم بین الملل"، خدمت کرده اند، اهداء می کند) را دریافت کرد. وی یکی از مشهورترین معماران سبک "دیکانستراکشن" می باشد. "مرکز مطالعات نفت ملک عبدالله" و و "ایستگاه متروی عربستان" در ریاض نیز از دیگر پروژه های این معمار انگلیسی در عربستان می باشد. پروژه هایی همچون "مرکز فرهنگی حیدر علی اف" در باکو و شهرک نمایشگاهی قاهره (که قرار بود به سفارش رژیم حسنی مبارک، دیکتاتور مصر، ساخته شود، و با سقوط وی، این پروژه منتفی شد)، نمونه خوبی است از معمارانی که به وضوح اخلاق فرم و تاثیر مستقیم معماری بر پروژه عدالت اجتماعی را رها کرده اند و عملا فرم را تحت شمول اخلاق سرمایه داری تفسیر کرده اند. 
  • ۱ نظر
  • ۱۲ فروردين ۹۳ ، ۰۱:۵۸
  • ۱۱۴۶ نمایش
  • ابناء الزهرا (سلام الله علیها)
در آوردگاه تعارض میان سنت و مدرنیته، دیدگاه‎‎های متفاوتی وجود دارد که هرکدام تجویز‎‎های خاص خود را دارند. در ایران نیز دیدگاه‎‎های متفاوتی در مواجهه با تعارضات میان دین و مدرنیسم، گروه‎‎های متفاوتی را شکل داده که با شناخت بهتر آن‎‎ها می‎توان در مورد گفتمان‎‎های دولت‎‎های دورههای مختلف اظهار نظر کرد. 

دیدگاه‎‎های متفاوت درباره مواجهه دین و مدرنیته را می‎توان به شکل زیر تقسیم‎بندی کرد: 

1‎ـ. قائلین به عدم قابل جمع بودن دین و مدرنیته که اصالت را به مدرنیته می‎دهند؛ این گروه بر این عقیده‎اند که اساسا ابعاد اجتماعی دین اسلام و مدرنیته با یکدیگر قابلیت جمع ندارند. طبق عقیده این گروه، دین باید به حیطه مسائل شخصی محدود ‎شود و نباید در مسائل سیاسی دخالت کند و این‎گونه است که بعد اجتماعی دین به کنار می‎رود، تا مدرنیسم یکهتاز این میدان باشد. این گروه را اصطلاحا «سکولار» می‎نامند. 

2‎ـ. قائلین به قابلیت جمع دین و مدرنیته که اصالت را به مدرنیته می‎دهند؛ این گروه معتقدند دین اسلام و مدرنیسم را می‎توان با یکدیگر جمع کرد اما از طرف دیگر در تعارضات پیش آمده میان دین و مدرنیته، معتقدند این دین است که باید تعدیل شود. این گروه با بیان اینکه از دین قرائت‎‎های گوناگونی وجود دارد، عملا قرائتی را انتخاب می‎کنند که با مدرنیسم تطابق بیشتری داشته باشد. این گروه به یک دین حداقلی معتقدند که کمتر جلوی دست پای مدرنیسم را بگیرد. 

3‎. قائلین به قابلیت جمع دین و مدرنیته که اصالت را به دین می‎دهند؛ این گروه معتقدند می‎توان میان دین و مدرنیته پیوندی برقرار و از دستاورد‎‎های مدرنیسم استفاده کرد. چنانچه می‎توان قالب جمهوریت را با اسلام جمع کرد و از نهاد‎‎هایی هم‎چون پارلمان که در غرب رشد و نمو یافته است، در نظام دینی استفاده کرد. البته برای استفاده از دستاورد‎‎های عالم مدرن، محدودیت‎‎هایی نیز قائل میشوند و معتقدند هر آنچه از غرب گرفته می‎شود، نباید در تعارض با دین باشد. 

4.‎ قائلین به عدم قابل جمع بودن دین و مدرنیته که اصالت را به دین می‎دهند؛ این گروه معتقدند غرب مدرن در هر سه لایه تفکر، فرهنگ و تمدن، یک کل به هم پیوسته است که قابلیت تفکیک شدن را ندارد و هر دستاوردی در نظام مدرن، حکم یک جزء از نظام به هم پیوسته مدرن را دارد که قابل تفکیک نیست و مختص نظام مدرن است و نمی‎توان آن را به نظام دیگری از جمله نظام اسلامی تعمیم داد.  از جمله معتقدان به این گروه می‎توان مهدی نصیری، رضا داوری اردکانی، اصغر طاهر‎زاده، شهید آوینی و حجت‎الاسلام میرباقری را نام برد. بسیاری از شاگردان احمد فردید که تاثیرات غیرقابل انکاری از اندیشه‎‎های مارتین هایدگر (فیلسوف پست مدرن معاصر) گرفته‎اند نیز در این طیف قرار می‎گیرند. 


بررسی گفتمانی دولت‎‎های سازندگی، اصلاحات و اعتدال

حال بر مبنای سخن همان تقسیم‎بندی، به بررسی گفتمان‎‎های موجود در سه دولت سازندگی، اصلاحات و اعتدال می‎پردازیم و تاثیرات آن‎‎ها بر یکدیگر را بررسی خواهیم کرد و پیوستگی‎‎ها و گسستگی‎‎های گفتمانی این سه دولت را بررسی خواهیم کرد. 

دولت سازندگی: دولت آیت‎الله هاشمی رفسنجانی بیشتر توسعه را حول محور اقتصاد دنبال می‎کرد. در واقع در طرح تعدیل اقتصادی دولت سازندگی، اصل و محور، توسعه اقتصادی بود هرچند که به‎صورت غیرمستقیم هم سیاست و فرهنگ تحت تاثیر این توسعه اقتصادی قرار می‎گرفتند. 

ایده‎‎های اقتصادی دولت کارگزاران بر مبنای ایده‎‎های نئولیبرالیستی و بر مبنای مکاتب اقتصادی شیکاگو و اتریش شکل گرفت که این سیاست‎‎ها سبب شکل‎گیری طبقه متوسط شهری شد و از این منظر نیز بر فرهنگ و سیاست هم تاثیر گذاشت. 

این سیاست‎ها که به توصیه بانک جهانی و صندوق بین‎المللی پول در برخی کشور‎ها اجرا شد، عملا در همه کشور‎ها به‎جز برزیل شکست خورد. دکتر فرشاد مومنی، اقتصاد‎دان معروف، در کتابی با عنوان «اقتصاد ایران در دوران تعدیل ساختاری»، با نقد صریح برنامه تعدیل ساختاری که در قالب برنامه اول توسعه در کشور اجرا شد، معتقد است عدم شناخت از وضعیت اجتماعی و فرهنگی مردم ایران و عمل به توصیه‎‎های بانک جهانی و صندوق بین‎المللی پول، عملا باعث تشدید پیچیدگی‎‎های مسائل اقتصادی ایران شد و بسیاری از مشکلات امروز، ناشی از همان سیاست‎‎های اقتصادی پس از جنگ است. 

  دولت اصلاحات: دولت آقای خاتمی را می‎توان بهنوعی تکمیل کار دولت آیت‎الله هاشمی دانست چراکه در دوره سازندگی هرچند طرح توسعه اقتصادی دنبال شده بود، اما این توسعه تنها در اقتصاد خلاصه میشد. حال این ‎بار آقای خاتمی بحث «توسعه سیاسی» و «جامعه مدنی» را مطرح می‎کند تا روند مدرنیزاسیون دولت کامل‎تر شده و کار ناتمام دولت هاشمی کامل‎تر شود.  اعتراضات به جامعه مدنی بالا می‎گیرد و باعث می‎شود خاتمی بگوید جامعه مدنی مورد نظرش ریشه در مدینهالنبی دارد. این در‎ حالی است که خاتمی در جایی دیگر می‎گوید: «بهصراحت می‎گویم سرنوشت و وجهه اجتماعی دین در امروز و فردا، در گرو این است که طوری دین را ببینیم که با آزادی سازگار باشد». 

این سخنان، تناقض‎آمیز به‎نظر می‎آیند چرا که این سخن بدین معناست که خاتمی در بررسی آزادی، به آن به‎عنوان مقوله‎ای بروندینی نگاه می‎کند و به‎دنبال تعریف آزادی در بیرون از ساختار مفاهیم دینی و به‎دنبال تطبیق دین با آزادی است. بدین معنا که آزادی را ارزشی اصیل می‎داند که دین باید خود را با آن تطبیق دهد و سوال‎‎ها از همین جاست که آیا این همان لیبرالیسم (مکتب اصالت آزادی) است که در ذهن خاتمی شکل گرفته؟ قضاوت در این مورد، مقداری دشوار است. بهصراحت نمی‎توان  این‎گونه به خاتمی بدبین بود چرا که وی را نمی‎توان به‎عنوان یک اندیشمند در رشته علوم سیاسی که ذهنی مرتب، سازمانیافته و انسجامیافته گفتمانی داشته باشد بررسی کرد. اما بهراحتی می‎توان برخی از نزدیکان وی را معتقد به اندیشه لیبرالیسم دانست.  به هر حال بازخورد عملکرد سیاسی کل کشور (اعم از نهاد‎‎های دولتی و غیردولتی)، تحت تاثیر سیاست‎‎های ‎فرهنگی دولت اصلاحات به‎گونه‎ای شد که نه تنها عرصه برای فعالیت‎‎های سکولار‎‎ها باز شد، بلکه برخی از اندیشه‎‎های ضد‎دینی نیز در این دوران فضا را برای نشر خود فراهم دیدند. 

فقط کافی است به روزنامه‎‎های دوران اصلاحات مراجعه کرد تا حجم عظیم هجمه علیه اعتقادات در آن دوران را فهمید. این اظهارات چه از نظر گستردگی و چه از نظر عبور از خطوط قرمز در تاریخ انقلاب اسلامی بی‎نظیر است. تنها اشاره به چند خط از روزنامه‎‎های آن روزگار کافی است تا عمق این مواجهه با دین را دریابیم:

«مظاهر دینی چون حجاب و حیای زنان، نماد عقب‎افتادگی است». 

«آن دسته از جوانانی که به مساجد روی می‎آورند یا کتب دینی را مطالعه می‎کنند، از نظر ساختار فکری و روانی ضعیف هستند! یعنی ضعفای نسل جوان، از نظر فکری و روانی و کماطلاع‎ترین آن‎ها هستند». 

«قوانین شرعی در مورد زنان ظالمانه است». 

«اینکه پیامبر را ابوالقاسم لقب داده‎اند نه ابوفاطمه، حاکی از غلبه فرهنگ جاهلی مردسالاری است». 

«تفکر شیعهگری موجب انحطاط مملکت ما و مانعی برای دموکراسی است». 

«هیئت‎ها‎ی مذهبی، منشاء خشونتند». 

«فرهنگ شهادت خشونتآفرین است. اگر کشته شدن آسان شد، کشتن هم آسان می‎شود». 

به‎نظر می‎رسد این امر جز از طریق چراغ سبز برخی از نیرو‎‎ها در داخل دولت ممکن نبوده باشد کما اینکه آقای مهاجرانی نیز در توجیه عملکرد ضعیف خود در مواجهه با توهین‎کنندگان به مقدسات اسلامی چنین می‎گوید: «برخورد با توهین‎کنندگان به مقدسات چون منجر به اشاعه توهین می‎شود، خود اشاعه فحشاست». به هر حال سیاستگذاری‎‎های اشتباه، سبب شد آنچه به‎عنوان جامعه مدنی مطرح می‎شد، عملا در مواجهه با عقاید دینی ظهور کند. 

  دولت اعتدال: بعد از هشت سال که طیف جدیدی از مدیران در دوره آقای احمدی‎نژاد وارد بدنه مدیریتی کشور شده بودند، دکتر روحانی به ریاست‎جمهوری انتخاب شد و دولت اعتدال را تشکیل داد. بررسی گفتمان دولت اعتدال به ما کمک خواهد کرد تا بفهمیم این دولت چگونه عمل خواهد کرد اما مشکل اینجاست که این دولت بیشتر بر مبنای یک سلب رای آورد که عده‎ای آن را «نه به احمدی‎نژاد» معنا می‎کنند و عده‎ای دیگر «نه به اصولگرایان»؛ و نکته مهم اینکه دولت حاضر در کنار این سلب، گفتمان اثباتی مشخصی ندارد و این همان چیزی است که این دولت را از دولت‎‎های سازندگی و اصلاحات متمایز می‎کند.  در عرصه اقتصادی هم هرچند بسیاری از نیرو‎‎های کارگزاران و دولت سازندگی در دولت اعتدال به‎عنوان مدیر به‎کار گرفته شده‎اند، ناهماهنگی‎‎های موجود میان تیم اقتصادی دولت اعتدال ـ از جمله در جریان مسکن مهر و سبد کالاـ ما را از تبیین روند اقتصادی دولت در این مدت کوتاه عاجز می‎کند.  در عرصه سیاست به‎نظر می‎رسد آقای دکتر روحانی در نظر دارد همه طیف‎‎ها و گروه‎‎های مختلف مردم را با خود همراه داشته باشد و به همین خاطر در عملکرد سیاسی خود کج‎دار و مریز و محتاطانه عمل می‎کند اما اشکال از زمانی پیش می‎آید که عده‎ای سعی دارند با تکرار تیپ سخنانی شبیه روزنامه‎‎های دوران اصلاحات، همان روند را دنبال کنند. کما اینکه در چند وقت اخیر، روزنامه‎‎های قانون، آسمان و بهار هرکدام سخنانی در تقابل با عقاید دینی را انتشار دادند. 

واکنش ضعیف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم بیشتر ادامه روند دولت اصلاحات را در اذهان زنده کرد. هرچند که باید گفت حقیقتا این ضعف در وزارتخانه آقای جنتی ناشی از انفعال در برابر جریان روشنفکری است. حال آنکه در دوره اصلاحات، قضیه فراتر از این بود و عملا فضا برای فعالیت جریان روشنفکری مهیا و آماده شده بود. 

به‎نظر می‎رسد نکته اصلی در تحلیل عملکرد دولت اعتدال در سیاست خارجه آن است و دولت آقای روحانی قصد دارد خود را با عملکرد دیپلماتیک خود متمایز کند. 

تیم سیاست خارجه روحانی با قرار دادن آرمانگرایی در مقابل واقعگرایی، رویکردی بر مبنای «رئالیسم سیاسی» را در سیاست خارجه اتخاذ کرده و خواسته یا ناخواسته در ادامه تکمیل پازل توسعه اقتصادی دولت سازندگی و جامعه مدنی دولت اصلاحات قرار گیرد.  در اندیشه سیاسی دولت اعتدال، آمریکا و همپیمانان غربیاش از «مستکبرین» به «قدرت‎‎های جهانی» تبدیل می‎شوند و همین تغییر کافی است درک شود چه تغییری در سیاست خارجه دولت اعتدال پدید خواهد آمد چراکه بر مبنای رئالیسم سیاسی، دولت واقعگرا باید حقایق جهانی را بپذیرد، «کدخدا» را بشناسد و با او تعامل کند اما مشکل در خود تعامل هم نیست. مشکل آنجاست که کسی که چنین نگاهی به آمریکا و همپیمانان غربیاش دارد، آیا می‎تواند حافظ منافع ایرانیان باشد و آیا مرعوب ایشان نخواهد شد؟  سخن در این است که آنچه به‎عنوان رئالیسم سیاسی به کشور‎‎هایی هم‎چون ایران دیکته می‎شود، آیا می‎تواند حقوق و منافع ایران را تامین کند یا آن‎طور که برخی فکر می‎کنند، نسخه‎ای از طرف غرب و برای منافع غرب است؟ 

مسئله بعدی آن است که آنچه در غرب به‎عنوان آموزه‎‎های مدرنیسم یا نهاد‎‎های مدرن شکل گرفته، از متن جریان زندگی برخاسته است. حال آنکه آنچه به‎عنوان مدرنیسم در ایران پدیدار شده، امری وارداتی و بدون توجه به پیشزمینه‎‎های تاریخی و بدون تطابق با شرایط، مسائل و مشکلات ایران است و از همین منظر است که جریان روشنفکری ایران دارای تجویز‎‎های نابجاست. 

در مجموع به‎نظر می‎رسد آنچه دولت‎‎های اصلاحات و سازندگی در عمل پیش بردند، پیشبرد مدرنیسم وارداتی در ایران ‎ـ‎یکی در بعد اقتصادی و دیگری در بعد سیاسی‎ـ‎ بوده است و حالا باید منتظر بود و دید آیا دولت اعتدال، این پازل را تکمیل خواهد کرد و در عرصه سیاست خارجه به‎سمت همین مدرنیسم وارداتی می‎رود یا نه؟  

منبع: پنجره
  • ۱ نظر
  • ۰۹ فروردين ۹۳ ، ۲۱:۵۱
  • ۸۸۷ نمایش
  • ابناء الزهرا (سلام الله علیها)

منتظر....

۲۷
بهمن
به گزارش فارس،‌ حجت‌الاسلام علی یونسی ماموریتش در معاونت حقوقی و فقهی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت به اتمام رسید.
 
برپایه این خبر قرار است معاون جدید حقوقی و فقهی مرکز تحقیقات استراتژیک پس از رفتن یونسی مشخص شود.
 
همچنین شنیده‌های خبرنگار حوزه احزاب فارس حاکی از آن است که احتمالاً یونسی در «پژوهشکده تحقیقات استراتژیک دینی» که پیش از این هاشمی رفسنجانی پیشنهاد تاسیس آن را مطرح کرده بود، فعالیت کند.
 
به گزارش فارس، هاشمی رفسنجانی در مراسم معارفه ولایتی در مرکز تحقیقات گفته بود: «در دوره جدید ریاست آقای ولایتی قرار است پژوهشکده تحقیقات استراتژیک دینی و مذهبی در قم تاسیس شود، طبیعی است که از سوی علما فتواهای لازم صادر می‌شود، اما جای تحلیل اسلامی در مسائل بنیادین فراوانی که وجود دارد، خالی است و لازم است در مسائل حکومتی، نظامی و ارتباطات با خارج مرکزی برای تحقیقات استراتژیک تاسیس شود و انشاءالله تیم نیرومندی در آن فعالیت کنند.
 
وی همچنین از فعالیت پژوهشگاه تحقیقات استراتژیک خبر داده گفته بود: یک پژوهشگاه برای تربیت نیروهای با اصالت و صلاحیت که آزادانه و شجاعانه نظرات علمی تحقیقی خود را به جامعه اعلام کنند تشکیل خواهد شد!




++ منتظر خاطرات جدید ، خاطرات دو نفره ، تعریف و تحلیل های لیبرالیستی و اشراف گرایانه و 

منفعت طلبانه از اسلام و قرآن و خلاصه..... منتظر فتنه های سخت تری باشید!!!


  • ۲ نظر
  • ۲۷ بهمن ۹۲ ، ۲۲:۱۸
  • ۸۰۵ نمایش
  • ابناء الزهرا (سلام الله علیها)

حجت‌الاسلام محمد محمدیان، در جمع اعضای انجمن های اسلامی دانشجویان حاضر در دوازدهمین اردوی آموزشی تشکیلاتی جهاد اکبر،  پیام شفاهی مقام معظم رهبری به دانشجویان حاضر در این نشست را قرائت کرد

 به گزارش رجانیوز ، حجت‌الاسلام محمد محمدیان صبح امروز در جمع دانشجویان حاضر در دوازدهمین اردوی جهاد اکبر اعلام کرد: دوستان شما در شورای مرکزی اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل با ارسال نامه‌ای خطاب به رهبری معظم انقلاب از ایشان درخواست داشتند تا پیامی را برای دانشجویان حاضر در این همایش داشته باشند، ما آن نامه را خدمت ایشان تقدیم کردیم و ایشان پیام شفاهی حاوی چند نکته فرمودند که خدمت شما بیان کنم.

 متن این پیام به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر رهبر معظم انقلاب، این شرح است:

سلام مرا به فرزندان انقلابی‌ام برسانید و از تلاش‌های جهاد گونه آنان در ترویج و پاسداری از آرمانها‌ی امام و انقلاب تشکر کنید و چند نکته را به آنان یاداوری کنید:

1. در کنار تحصیل علم و دانش از فرصت جوانی برای تهذیب نفس و انس با خدا و آشنایی عمیق با معارف قرآن و اهل‌بیت(علیهم‌السلام) بهره ببرید.

2. شما افسران جوان جنگ نرم هستید و عرصه جنگ نرم بصیرتی عمار گونه و استقامتی مالک اشتر وار می‌طلبد؛ با تمام وجود خود را برای این عرصه آماد کنید.

3. نظام سلطه را با تمام ابعاد و لایه هایش بشناسید و اهداف و راهبردهای واقعی آن را تحلیل کنید و برای رویارویی با آن تمام ظرفیت‌های خودتان را به کار گیرید و در این مسیر به وعده‌های خداوند اطمینان داشته باشید.

4. تشکیلات می‌تواند معبد باشد، ولی مبادا تبدیل به معبود گردد؛ اصول و ارزش های عقیدتی و معنوی خودتان را در قالب تشکیلات حفظ و بر صمیمیت و همدلی بین اعضا تاکید کنید.

5. افق های روشنی در مقابل شما جوانان قرار دارد، این کشور و انقلاب با دست پر توان شما آینده‌ای امید بخش در پیش رو خواهد داشت؛ بر تلاش های خود بیافزایید و برای رسیدن به قله‌های پیشرفت و تعالی از همدیگر سبقت بگیرید.

در ادامه نیز دانشجویان با سر دادن تکبیر، آمادگی خود را برای دفاع از آرمان های امام و انقلاب که مقام معظم رهبری نیز بر آن تأکید داشتند، اعلام کردند.

  • ۰ نظر
  • ۲۳ بهمن ۹۲ ، ۲۳:۴۲
  • ۷۰۶ نمایش
  • ابناء الزهرا (سلام الله علیها)
مفهوم‌سازی «نوشیدن جام زهر» توسط امام راحل در پذیرش قطعنامه 598 به مدلی تبدیل شد که در مقاطع مختلف تاریخی بارها توسط اصلاح‌طلبان بازخوانی می‌شد. نامه معروف حدود 130 نفر از نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس ششم به مقام معظم رهبری درباره رابطه با امریکا و به کارگیری این مفهوم در آن، بارزترین نوع تشابه‌سازی از درون حاکمیت بود.
 
در مسئله اخیر نه تنها چنین مفهومی توسط جانشین امام (ره) به کار برده نشد، بلکه عنوان «نرمش قهرمانانه» به جای آن مفهوم‌سازی شد زیرا ظرفیت‌های کشور چنین مفهومی را تجویز نمی‌کرد. اما این بار اصلاح‌طلبان نبودند که مفهوم جام زهر را به کار بردند بلکه رسانه‌ای که خود را منتسب به اصولگرایان می‌داند از این مفهوم برای توصیف وضع موجود استفاده کرد. با این تفاوت که مدعی خوراندن جام زهر شد نه خوردن آن. اما به نظر می‌رسد شرایطی که اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان برای وضع موجود طراحی کرده بودند همان چینشی بود که برای امام(ره) طراحی و استدلال شد. اما این‌بار به دلیل تجربه دیروز و ظرفیت‌های بالای کشور، خروجی آن «نرمش‌قهرمانانه» شد و از جام زهر خبری نشد.
 
علل پذیرش قطعنامه 598 را نه از تحلیل‌ها و تصمیمات آشکار و نهان بلکه به جهت درگیر نشدن در تفسیرها و منازعات به خود امام(ره) ارجاع می‌دهیم. حضرت امام (ره) در نامه‌ای که چند سال پیش توسط هاشمی رسانه‌ای شد(دستخط شخص امام (ره)) چهار عامل را زمینه‌ساز پذیرش قطعنامه 598 می‌دانند:
 
1- خزانه خالی و نداشتن پول جهت استمرار دفاع و مقاومت
2- مردم حاضر نیستند به جبهه بروند
3- تکنولوژی نظامی و آلات جنگی برای ادامه جنگ نداریم
 4- بن‌بست در ادامه جنگ.
 
البته حضرت امام(ره) صادقانه مراجع مدعی هر بخش را نیز نام می‌برند. نخست‌وزیر خالی بودن خزانه را به امام نوشته بود (موسوی)، رضایی فرمانده وقت سپاه لیست بلند بالایی از تجهیزات را نوشته بود (البته به هاشمی نوشته بود نه امام). و مسئولان تبلیغات جبهه و جنگ نرفتن مردم به جبهه را تأیید کرده بودند و این چهار مورد به علاوه استدلال‌های خود هاشمی مبنای تصمیم‌گیری حضرت امام (ره) شد. البته نگارنده در تبعیت از امام معتقد نیستم که منازعات سیاسی با موسوی، خاتمی، هاشمی و رضایی را باید به قطعنامه کشاند چرا که امام فرمودند من به مسئولان کشور اعتماد دارم و آنان را شماتت نکنید و آنان نیز از این تصمیم ناراحتند. اما در ادامه خواهید دید که همان مدل را برای این مقطع از تاریخ انقلاب طراحی کردند و به اجرا درآوردند. این مقایسه نه در نقد دیروز و امروز که در جهت تبیین اقدامات تصمیم‌ساز است.
 
1- رئیس‌جمهور چند بار به صورت تلویحی و یک بار در دانشگاه تهران با صراحت مسئله خالی بودن خزانه را طرح کردند.
 
 2- رئیس‌جمهور هنگام خروج از فرودگاه مهرآباد در نقد معترضان به مکالمه وی با اوباما آنان را به نظرسنجی‌ها ارجاع داد و بعد به صورت گسترده در رسانه‌های اصلاح‌طلب آورده شد که مردم خواستار مذاکره با امریکا هستند (در پذیرش قطعنامه 598 می‌گفتند مردم حاضر نیستند به جبهه بروند) بنابراین با دو گزینه مذکور مسئله نبود پول و ذائقه مردم مدل‌سازی شد.
 

3- بن‌بست در پرونده هسته‌ای و ناامیدی از سلسله نشست‌ها، مسیر را به سویی کشاندند که فکر و ذهن مردم و مسئولان خسته شد. بنابراین از جهت ذهنی - روانی اصل توافق مقدم بر محتوای آن شد. گویی اگر اعلام می‌شد به توافق رسیده‌ایم، افکار عمومی آرام می‌گرفت و مهم نبود بر سر چه توافق شده است؟ ادعای قرار گرفتن کشور بر لبه پرتگاه بارها توسط جریان حاکم و اصلاح‌طلبان به صورت عیان و مخفی به کار برده شد و شرایط کشور همانند تابستان 1367 ترسیم شد که چشم‌اندازی برای پیروزی در جنگ وجود ندارد، مردم از جنگ خسته‌ شده‌اند و جنگ به بن‌بست رسیده است و چاره‌ای جز پذیرش قطعنامه 598 نیست.

4- نچرخیدن چرخ تولید و عدم سرمایه‌گذاری در ایجاد کارخانه و در نتیجه عدم ایجاد اشتغال را اگر با نبود توپ و تانک و هلیکوپتر (آنطور که در نامه رضایی به هاشمی آمده است) انطباق دهیم، مدل‌سازی وضع موجود با شرایط پذیرش قطعنامه 598 کاملاً انطباق دارد. جالب اینکه سردمداران حرکت امروز نیز سردمداران آن روز بودند، هاشمی و خاتمی دو ضلع پذیرش قطعنامه 598 هستند و امروز هم مشاور و میداندارند (هاشمی چند روز پیش اعلام داشت تا این مسئله (مسئله هسته‌ای) حل نشود، گشایشی اتفاق نخواهد افتاد). آن روز امام می‌دانست که اگر ایثارگرانه مسئولیت را بر عهده نگیرد، دیگران در میان مردم دچار آسیب تاریخی خواهند شد. لذا فرمود:« مسئولان مورد اعتماد من می‌باشند و آنها را از این تصمیمی که گرفتند، شماتت نکنید که برای آنان نیز چنین پیشنهادی سخت و ناگوار بوده است».
 
مقام معظم رهبری نیز ایثارگرانه مذاکره‌کنندگان را فرزندان انقلاب خواندند و از همگان خواستند که آنان را سازشکار خطاب نکنند.
اما امام (ره) به کسانی که دست برداشتن از «غرور مقدسشان» سخت بود، فرمودند طرف مقابل همچنان دشمن است و از دشمنی او چیزی کاسته نشده است. همین تعبیر در بیان مقام معظم رهبری است که ما با «دشمن» مذاکره می‌کنیم. بنابراین امام(ره) به آنانی که بی‌تب و تاب بودند، فرمودند «بغض و کینه انقلابی‌تان را در سینه‌ها نگه دارید، با غضب و خشم بر دشمنانتان بنگرید و بدانید پیروزی از آن شماست». به نظر می‌رسد این راهبرد امروز باید مدنظر حزب‌الله باشد. مقام معظم رهبری نیز فرمودند در این قضیه هر نتیجه‌ای داشته باشد به نفع ماست. اگر مشکلات حل شود، به نفع ماست و اگر حل نشود ظرفیت شناختی ملت ما از دشمن بیشتر خواهد شد.
 
 امام (ره) هنگام پذیرش قطعنامه فرمودند «در جنگ پیروزی از آن ما گردید و دشمنان در تحمیل آن همه خسارت، چیزی به دست نیاوردند» یعنی ما آسیب دیدیم اما اهداف مدنظر دشمن محقق نشد (نابودی انقلاب یا تسلط بر اروند و...). در مسئله هسته‌ای نیز دشمن با تحریم به ما آسیب رساند اما چیزی در سبد خودش قرار نگرفت.
 
 امام (ره) در پذیرش قطعنامه فرمودند: « عده‌ای که تا دیروز زیر نقاب صلح و صلح‌طلبی خنجرشان را از پشت به قلب ملت فرو کرده بودند، ممکن است امروز طرفدار جنگ شوند» امروز نیز همه اپوزیسیون از این توافق به عنوان از دست دادن منافع ملی یاد می‌کنند در حالی که تا دیروز برای تحریم بیشتر ایران به غرب التماس می‌کردند. امام (ره) بعد از جنگ، میدان‌دار آینده کشور را کسانی می‌دانستند که در جنگ استقامت کردند و آنانی را که به هر دلیل از این مقاومت طفره رفته بودند، «کوته‌‌نظران دیروز خواندند که نباید به صحنه‌ها برگردند» اما امروز مقاومت‌کنندگان در مسئله هسته‌ای مورد شماتت و در حاشیه و منزوی‌اند و آنانی که برای یک لحظه به مقاومت اعتقاد نداشتند، میدان‌دار عرصه‌ها شده‌اند.
 
 از نگاه امام (ره)، دیروز قائدین کوته‌نظر که از پشت خنجر به قلب ملت فرو کرده بودند، نقطه مقابل کسانی بودند که حاضر نبودند «از غرور مقدسشان دست بردارند» اما امروز در پرتو شعار «ایران برای همه ایرانیان» دیوار ذهنی خودی و غیرخودی حتی درون حاکمیت نیز وجود ندارد. نه غرور مقدس به رسمیت شناخته می‌شود و نه تکریم می‌شود. امروز ایستادن مقابل دشمن در یک تفسیر موسع به ایستادن مقابل ملت تعبیر می‌گردد اما آنچه مهم است دیروز غرور ایرانیان شکسته نشد امید است امروز نیز شکسته نشود.
نویسنده : عبدالله گنجی 
  • ۴ نظر
  • ۰۷ بهمن ۹۲ ، ۰۱:۵۹
  • ۷۴۹ نمایش
  • ابناء الزهرا (سلام الله علیها)


بنده هم اوّلِ امسال در مشهد مقدّس در سخنرانى گفتم [که‌] مذاکره در موضوعات خاص اشکالى ندارد؛ منتها گفتم من اعتماد ندارم، خوشبین نیستم به مذاکره، لکن میخواهند مذاکره کنند، بکنند؛ ما هم به اذن‌الله ضررى نمی‌کنیم.

 یک تجربه‌اى در اختیار ملّت ایران است - که حالا من مختصراً عرض خواهم کرد - این تجربه ظرفیّت فکرى ملّت ما را بالا خواهد برد؛ مثل تجربه‌اى که در سال 82 و 83 در زمینه‌ى تعلیق غنى‌سازى انجام گرفت، که آن‌وقت تعلیق غنى‌سازى را در مذاکرات با همین اروپایى‌ها، جمهورى اسلامى براى یک مدّتى پذیرفت. خب ما دو سال عقب افتادیم، لکن به نفع ما تمام شد. چرا؟ چون فهمیدیم که با تعلیق غنى‌سازى، امید همکارى از طرف شرکاى غربى مطلقاً وجود ندارد. اگر ما آن تعلیق اختیارى را - که البتّه به‌نحوى تحمیل شده بود، لکن ما قبول کردیم، مسئولین ما قبول کردند - آن روز قبول نکرده بودیم، ممکن بود کسانى بگویند خب یک ذرّه شما عقب‌نشینى میکردید، همه‌ى مشکلات حل میشد، پرونده‌ى هسته‌اى ایران عادى میشد. آن تعلیق غنى‌سازى این فایده را براى ما داشت که معلوم شد با عقب‌نشینى، با تعلیق غنى‌سازى، با عقب افتادن کار، با تعطیل کردن بسیارى از کارها مشکل حل نمیشود؛ طرف مقابل دنبال مطلب دیگرى است؛ این را ما فهمیدیم، لذا بعد از آن شروع کردیم غنى‌سازى را آغاز کردن. امروز وضعیّت جمهورى اسلامى با سال 82، زمین تا آسمان فرق کرده؛ آن روز ما چانه میزدیم سرِ دو، سه سانتریفیوژ، [ در حالى که‌] امروز چندین هزار سانتریفیوژ مشغول کارند.
جوانهاى ما، دانشمندان ما، محقّقین ما، مسئولین ما همّت کردند، کارها را پیش بردند. بنابراین از مذاکراتى هم که امروز در جریان است، ما ضررى نخواهیم کرد. البتّه بنده همچنان که گفتم خوشبین نیستم؛ من فکر نمیکنم [از] این مذاکرات آن نتیجه‌اى را که ملّت ایران انتظار دارد، به‌دست بیاید، لکن تجربه‌اى است و پشتوانه‌ى تجربى ملّت ایران را افزایش خواهد داد و تقویت خواهد کرد؛ ایرادى ندارد امّا لازم است ملّت بیدار باشد. ما از مسئولین خودمان که دارند در جبهه‌ى دیپلماسى فعّالیّت میکنند،کار میکنند،قرص و محکم حمایت میکنیم، امّا ملّت باید بیدار باشد، بداند چه اتّفاقى دارد مى‌افتد [تا] بعضى از تبلیغاتچى‌هاى مواجب‌بگیر دشمن و بعضى از تبلیغاتچى‌هاى بى‌مزدومواجب - از روى ساده‌لوحى - نتوانند افکار عمومى را گمراه کنند.یکى از ترفندها و خلاف‌گویى‌ها این است که این‌جور القا کنند به افکار عمومى مردم که اگر ما در قضیّه‌ى هسته‌اى، تسلیم طرف مقابل شدیم، همه‌ى مشکلات اقتصادى و معیشتى و غیره حل خواهد شد؛ این را دارند تبلیغ میکنند. البتّه تبلیغاتچى‌هاى خارجى با شیوه‌هاى کاملاً ماهرانه‌ى تبلیغاتى خط میدهند، در داخل هم بعضى از روى ساده‌لوحى و بدون اینکه نیّت سوئى داشته باشند، بعضى هم واقعاً از روى غرض همین را دارند تبلیغ میکنند که اگر ما در این قضیّه کوتاه آمدیم و تسلیم شدیم در مقابلِ طرف مقابل، همه‌ى مشکلات اقتصادى و مانند اینها حل خواهد شد؛ این خطا است. چرا خطا است؟ چند علّت دارد. من مایلم شما جوانهاى عزیزمان - هم شما که در این جلسه تشریف دارید، هم قشر جوان فرهمند ما، قشر جوان آگاه ما، جوان پرانگیزه‌ى ما، دانشجویان ما، دانش‌آموزان ما در سرتاسر کشور که من یک‌وقت گفتم شماها افسران جنگ نرمید - فکر کنید روى این مسائل.

بیانات سیدنا القائد امامنا الخامنئی. دیدار با دانش آموزان. 92/8/13


++ اتقوا فراسة المؤمن ، فإنه ینظر بنور الله... بپرهیزید از فراست و زیرکی مومن ، که او ( وقایع و اتفاقات را ) با نور خدا میبیند.


رونوشت به آقایان : 

ح. ر                                جهت اطلاع
م. ج. ظ                           جهت اطلاع
ج.ک                                جهت تدبر
  • ۰ نظر
  • ۰۷ بهمن ۹۲ ، ۰۱:۵۷
  • ۸۸۱ نمایش
  • ابناء الزهرا (سلام الله علیها)

9 دی

۰۸
دی


ساحت روح خدا عرض ارادت می کنم

با علمدار ولایت، باز بیعت می کنم

 رهبرم سید علی گر خواهد از من جان و سر

سر به پایش می نهم غسل شهادت می کنم

* 9 دی ،روز بصیرت و میثاق با ولایت گرامیباد*
  • ۲ نظر
  • ۰۸ دی ۹۲ ، ۱۳:۳۵
  • ۷۴۱ نمایش
  • ابناء الزهرا (سلام الله علیها)

خاطرات سال 1369 هاشمی رفسنجانی با عنوان اعتدال و پیروزی منتشر شد. اما رادیکال ها در این خاطرات چه کسانی هستند؟ هرچند دقیقا مشخص نیست منظور هاشمی از اعتدال چیست و کدام عملکرد و کارنامه ی خود را پیروزی می داند. مشخص نیست او مذاکرات با عراق و آزادشدن اسراء را پیروزی می داند یا سازندگی کشور بعد از جنگ را، اما هاشمی در این سال هم نشان درجه یک فتح را دریافت کرد و هم اسراء آزاد شدند و به میهن بازگشتند و هم هاشمی بسیار از واژه ی رادیکال ها استفاده می کند که نقطه ی مقابل اعتدال است. مفهوم و اصطلاح رادیکال حدود 32 بار در خاطرات هاشمی مطرح شده است. اما رادیکال ها چه کسانی هستند و چرا در لسان هاشمی به رادیکال معروف شده اند؟

رادیکال ها چه کسانی هستند؟

با توجه به خاطرات هاشمی که با عنوان اعتدال و پیروزی منتشر شده در می یابیم عنوان رادیکال از سوی هاشمی به طیفی اطلاق می شده که همواره نقش مانع تراشی و مانع سازی را در مقابل دولت هاشمی ایفا کرده می کردند. سال 1369 از چند جنبه قابل توجه و بررسی است. توجه به این شرایط زمانی درک بسیاری از زوایای پنهان خاطرات هاشمی را مشخص می کند. شروع دوره ی ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی، اتمام جنگ و آغاز دوران سازندگی، اولین سال رهبری آیت الله خامنه ای، حمله ی عراق به کویت،‌ مذاکره با عراق برای آزادسازی اسرا و همچنین آرایش جدید نیروها و جریان های سیاسی بعد از رحلت امام (ره) و ... را     می توان از مختصات اصلی سال 1369 دانست. با درک این واقعیت ها منظور هاشمی از رادیکال ها بیش از پیش مشخص شود.

هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور ایران در سال 1369 سردار سازندگی شد. او از یک طرف رئیس جمهور ایران شد و از طرف دیگر به عنوان رابط و واسطه ی گروه های سیاسی با حاکمیت عمل می کرده است. این نقش هاشمی در بین نیروهای انقلاب از ابتدا بوده و با توجه به سیره ی رفتار سیاسی هاشمی وی همواره تلاش می کرده به عنوان واسط بین گروه های سیاسی عمل کند. از این رو این مطلب در خاطرات سیاسی هاشمی رفسنجانی موج می زند که خود را مظهر اعتدال و میانه روی می داند و گروه های دیگر را به تندروی و کندروی متهم می کند. (جمعی از سران رادیکال ها آمدند. از عدم حمایت من از آنها گله کردند؛ گفتم با رهبری مخالفت نکنند و صادقانه حامی دولت باشند، ‌تا توقع حمایت از طرف ما را داشته باشند. (367)) (آقای یدالله اسلامی توصیه هایی در جهت ارتباط بیشتر با رادیکال ها، برای جلوگیری از انحراف و اشتباه آنها داشت و مدعی بود که همه معترف اند که نقش من، ‌منحصر به خودم است و کس دیگری نیست که بتواند این نقش را ایفا کند. (467)

این نکته در خاطرات منتشر شده ی قبلی هاشمی نیز خود را نشان داده است. همچنین ترکیب دو دولت هاشمی نشان از این است که هاشمی تلاش می کرده تا از هر دو جناح در دولت خود استفاده کند و برای مدیریت کابینه از اقتدار سیاسی خود بهره ببرد. تنها فرد سیاسی کابینه خودش باشد و تمام کار سیاسی را خود بر عهده بگیرد.

چرا رادیکال ها بروز و ظهور یافتند؟

بعد از رحلت امام خمینی (ره) جناح چپ انقلابی که متشکل از گروه هایی نظیر مجمع روحانیون مبارز، جناح خط امام(ره) و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بود؛‌ در تعریف رابطه ی خود با رهبری نظام دچار تعلل شد. این گروه ارتباط عاطفی با شخصیت حضرت امام خمینی (ره) داشتند و نمی توانستند نسبت خود را با رهبری جدید تعریف کنند از این رو دچار نوعی انزوای سیاسی شده و فعالیت سیاسی را رها کردند. از طرف دیگر به دلیل عدم وجود چهره های برجسته ی علمی و فقهی در میان این جناح سیاسی باعث شد تا ورود آنان در نهادهایی فقهی نظیر شورای نگهبان یا مجلس خبرگان رهبری دچار مشکل شود؛ عاملی که به تبدیل شدن آنان به عنوان عنصری نامطلوب دامن می زد. نکته ی جالب آن است که این گروه در نظر هاشمی رادیکال هستند. لحن هاشمی نشان دهنده و حاکی این برداشت است: (آقای فخرالدین حجازی، نماینده تهران در مجلس آمد. گزارش سفر به شرق را داد و گفت که مسلمانان منطقه به شدت طرفدار انقلاب ایران هستند. او خواستار حمایت نهضت های اسلامی با امکانات مادی شد. از تضعیف رادیکال ها با سیاست رهبری و عمل کارکنان بیت رهبری اظهار نگرانی کرد. گفتم آنها که قبل از رهبری ایشان، ‌به نوعی اشیان را آزار می دادند،‌ اکنون باید جبران عمل گذشته خود، اعتماد ایشان را جلب کنند)  ص 62

در دوره ای از خاطرات هاشمی رفسنجانی در سال 1369 تکرار واژه ی رادیکال ها به صورت مرتب و متعدد تکرار می شود. این تکرار مربوط به انتقادات جناح چپ انقلابی علیه برخی از فعالین سیاسی جناح مقابل از یک طرف و از طرف دیگر تحرکات جناح ها برای حضور در انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری بوده است. همین طور در جریان حمله ی عراق به کویت نیز بین این جناح و دیدگاه نظام تفاوت قائل وجود داشت و از طرف دیگر تصمیم شورای نگهبان برای سنجش توان اجتهاد داوطلبین حضور در خبرگان رهبری باعث فعال شدن این طیف شوند هما نهایی که در خاطرات 69 هاشمی موسوم به رادیکال ها شدند. (آقای مصطفی مؤذن زاده نماینده کرمان آمد؛ در جهت توجیه رادیکال ها و وفاداری آنها به دولت و نظام و لزوم پیش بینی آلترناتیو برای حکومت از میان وفاداران نظام، مطالبی گفت. ص 80) ( اعضای شورای نگهبان اتومبیل حفاظتی خواستند. آقای محمد امامی کاشانی از کارشکنی های رادیکال ها گفت. (100(ناهار آقای عباس واعظ طبسی،‌تولیت آستان قدس رضوی،‌مهمانم بود. درباره امور کشور مذاکره داشتیم؛ ‌از تندروی رادیکال ها انتقاد داشت. (124) (شب مهمان آقای خامنه ای بودم. درباره ی اقدامات اخیر شورای نگهبان که منجر به مردود شدن جمعی از رادیکال ها در نامزدی مجلس خبرگان شده است، ‌مذاکره کردیم. امروز در مجلس اعتراض کرده اند و آقای قرائتی خبر داد که آقای غفاری در مسجدش گفته که مجمع روحانیون مبارز تصمیم گرفته اند. انتخابات را تحریم کنند. نظر آیت الله خامنه ای این است که این اقدام به ضررشان تمام می شود؛ ‌قرار شد که به دو طرف تذکر داده شود. (ص 316)

 

اعتدال یا رادیکال؟

جالب آن است که تقریبا طیفی که در خاطرات هاشمی جزو گروه رادیکال ها بودند، امروز جزو مشی اعتدالی بوده و جزو نزدیکان هاشمی رفسنجانی محسوب می شوند و رهبری سیاسی هاشمی را پذیرفته اند. (آقای علیخانی آمد. برای کارهای عمرانی اطراف قزوین استمداد کرد و از جریان اخیر مجلس خبرگان که ضربه ای به مجمع روحانیون بود، اظهار ناراحتی نمود و از من خواست برای دلجویی از آنها فکری کنیم. جلسه مجلس شورای اسلامی،‌برای اولین بار در تاریخ انقلاب، ‌به خاطر خودداری جمعی از نمایندگان به خاطر اعتراض به برنامه هیأت رییسه، به رسمیت نرسید. طبق گزارش ها، ‌اظهارات تندی از طرف رادیکال ها علیه خط مقابل شده است. (ص 323) (آقایان عبدالواحد موسوی لاری، مجید انصاری و اسحاق جهانگیری آمدند. از حذف رادیکال ها از مجلس خبرگان اظهار نگرانی نمودند و از رهبری،‌ به خاطر عدم حمایت از آنها گله کردند؛ ‌توضیحاتی برایشان دادم و گفتم لازم است اعتماد رهبری جلب کنند. قرار شد جلسه دیگری داشته باشیم. (ص 337)

(شب نمایندگان مجلس و وزرا مهمانم بودند؛ جلسه خوبی بود.. چند نفر از نمایندگان سؤال و انتقاد مطرح کردند و آقای مهدی کروبی،‌ رییس مجلس شورای اسلامی هم ضمن ستایش از من، ‌از مسایل مربوط به انتخابات مجلس خبرگان انتقاد کرد و از حذف دوستانش و خودش و نیز عدم حمایت من گله کرد. من صحبت مفصلی کردم. وضع منطقه را گفتم و انتقادات را پاسخ دادم. رادیکال ها از مطلب خطبه ی جمعه اخیر من نارحت اند؛ آن را به خودشان گرفته اند؛ قانعشان کردم که نباید به خود بگیرند. منظور مخالفت با تتندروی است. (397- 398)

از این رو می توان این نکته را بیان داشت که تقریبا طیفی که دیروز در لسان هاشمی موسوم به رادیکال ها شدند در جریانات سیاسی چند سال اخیر خود را جزو طیف اعتدالی دانسته و از منظر هاشمی جزو مصداق های اعتدال سیاسی این روزها هستند. 


منبع

  • ۰ نظر
  • ۰۴ آذر ۹۲ ، ۰۱:۲۲
  • ۶۵۰ نمایش
  • ابناء الزهرا (سلام الله علیها)

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در اجتماع پرشکوه دهها هزار نفر از فرماندهان بسیج، بسیج را مظهر ثبات، افتخار و ابهت نظام اسلامی برشمردند و با تبیین ویژگیها و روشهای فریبکارانه و حق ناپذیر استکبار جهانی و در رأس آن آمریکا، ایستادگی و اقتدار ملت را تنها راه مأیوس شدن دشمن برشمردند و با تأکید بر حمایت قطعی از دولت و مسؤلان افزودند: در بحث هسته ای خطوط قرمز باید رعایت شود و از حقوق ملت، حتی یک قدم عقب نشینی نشود.


حضرت آیت الله خامنه‏ای در این اجتماع عظیم، بسیج را مظهر عظمت ملت ایران و نیروی کارآمد درونی کشور دانستند و تاکید کردند: بسیج، برای دوستان نظام و انقلاب و کشور، مایه خرسندی و امید و اعتماد، و برای بدخواهان و دشمنان و کینه ورزان نظام اسلامی، مایه بیم و هراس است.


 


ایشان با اشاره به تقارن هفته بسیج با ایام حماسه ی بزرگ زینب کبری سلام الله علیها افزودند: حماسه زینبی، مکمل حماسه عاشورا است و به یک معنا حماسه حضرت زینب سلام الله علیها، احیاء کننده و نگهدارنده حماسه عاشورا شد.


رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه عظمت کار حضرت زینب سلام الله علیها فقط قابل سنجش و مقایسه با حماسه عاشورا است، خاطر نشان کردند: این بانوی بزرگ اسلام و بشریت همچون قله ی سرافراز و استواری در برابر همه مصیبت ها و حوادث تلخ ایستاد و به یک الگو و پیشوای جاودانه مبدل شد.


حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به سخنان پولادین و قاطعانه و در عین حال روان حضرت زینب سلام الله علیها در برابر مردم کوفه و همچنین در دربار ابن زیاد و دربار یزید تاکید کردند: آن بانوی بزرگ مجسمه عزت بود، همچنانکه حضرت امام حسین علیه السلام در روز عاشورا بود.


ایشان، نتیجه ایستادگی حضرت زینب سلام الله علیها را، بوجود آمدن جریانی در طول تاریخ برای چگونگی حرکت و ایستادگی در مسیر حق دانستند و خاطر نشان کردند: باید الگوی حرکت ما و جهت گیری آن، همواره زینبی و هدف نیز عزت اسلام و جامعه اسلامی و عزت انسان باشد.


رهبر انقلاب اسلامی عامل اصلی بوجود آمدن چنین روحیه ای در حضرت زینب سلام الله علیها و سایر اولیا و انبیاء و مومنین را برخورد صادقانه با عهد و پیمان الهی بیان کردند و گفتند: قرآن کریم، این صدق را هم برای پیامبران عظام الهی و اولیاء و هم برای مومنین و مردم معمولی لازم می داند و همه ما باید در مقابل عهدی که با خدا داریم پاسخگو باشیم.


 حضرت آیت الله خامنه ای تاکید کردند: بر اساس نص صریح قرآن، این عهد، ایستادگی در مواجهه با دشمن در نبرد نظامی، سیاسی و اقتصادی و پشت نکردن به دشمن، است.


ایشان گفتند: بر اساس این عهد، هر جا که صحنه زورآزمایی است، باید در مقابل دشمن ایستاد و باید عزم و اراده مومنین بر اراده دشمن غلبه پیدا کند.


حضرت آیت الله خامنه ای در این بخش از سخنان خود به تعبیر "نرمش قهرمانانه" که چندی پیش بکار بردند، اشاره کردند و گفتند: عده ای، "نرمش قهرمانانه" را دست کشیدن از اصول و آرمان های نظام اسلامی تعبیر کردند و برخی دشمنان نیز برهمین اساس، مدعی عقب نشینی نظام اسلامی از اصول شدند درحالی‌که این برداشت ها، خلاف واقع و بدفهمی است.


رهبر انقلاب اسلامی تاکید کردند: نرمش قهرمانانه به معنای مانور هنرمندانه و استفاده از شیوه های متنوع برای دستیابی به اهداف و آرمانهای گوناگون نظام اسلامی است.


حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به اهداف گوناگون نظام اسلامی برای پیشرفت و ایجاد تمدن عظیم اسلامی افزودند: این اهداف بصورت مرحله به مرحله و قطعه، قطعه است که راهنمایان و هادیان و متفکران و مسئولان، این مراحل را قطعه گذاری می کنند و سپس حرکت جمعی شروع می شود.


ایشان خاطر نشان کردند: این، نظامِ صحیح حرکت منطقی برای پیشرفت نظام اسلامی است که همه فعالان عرصه سیاست و مدیران کلان کشور و همچنین فعالان عرصه بسیج باید آن را مد نظر داشته باشند.


رهبر انقلاب اسلامی سپس چند سوال مطرح کردند: آیا تاکید نظام اسلامی بر پیشرفت به معنای جنگ طلبی نظام اسلامی است؟ آیا نظام اسلامی می خواهد با همه ملت های جهان و دولت ها، چالش داشته باشد؟ همانگونه که برخی اوقات از دهان برخی دشمنان ملت ایران، از جمله از دهان نحسِ نجسِ سگ ِهار ِ منطقه یعنی رژیم صهیونیستی شنیده می شود.


حضرت آیت الله خامنه ای گفتند: این ادعای دشمن، نقطه مقابل دیدگاه و روش اسلامی است زیرا هدف نظام اسلامی بر اساس درسی که از اسلام و قرآن و پیامبر اسلام و ائمه اطهار علیهم السلام گرفته شده، عدالت و احسان و نیکی به همه ملت ها است.


ایشان تاکید کردند: تهدید واقعی جهان، نیروهای شرآفرین دنیا از جمله رژیم جعلی اسراییل و حامیان آن هستند.


رهبر انقلاب اسلامی افزودند: نظام اسلامی همواره خواهان محبت و خدمت به همه انسان ها و روابط دوستانه با ملت ها است.


حضرت آیت الله خامنه ای خاطر نشان کردند: نظام اسلامی حتی با ملت آمریکا هیچ دشمنی ندارد، اگرچه دولت آمریکا، نسبت به ملت ایران و نظام اسلامی، مستکبر و دشمن و بدخواه و کینه ورز است.


ایشان تاکید کردند: آنچه که نقطه مقابل نظام اسلامی است و نظام اسلامی با آن مقابله دارد، استکبار است.


حضرت آیت الله خامنه ای پس از تاکید بر این واقعیت، سخنان خود را در جمع دهها هزار فرمانده بسیجی با تبیین ویژگی های تاریخی استکبار و نمودهای آنها در دوران کنونی ادامه دادند.


رهبر انقلاب، استکبار را واژه ای قرآنی خواندند و افزودند: استخوان بندی استکبار در طول تاریخ، ثابت، اما روشهای آن متفاوت و متغیر بوده است.


ایشان با تاکید بر مخالفت با هر گونه برخورد غیر خردمندانه در هر عرصه ای خاطر نشان کردند: باید در همه زمینه ها از جمله مخالفت و مبارزه با استکبار با برنامه ریزی و درایت و حکمت عمل کرد.


رهبر انقلاب برای تحقق برخورد مدبرانه و خردمندانه با نظام استکبار، شناخت "خصوصیات، عملکرد و جهت گیریهای نظام استکباری" را ضروری برشمردند و افزودند: بدون شناخت و درک صحیح خصوصیات نظام سلطه، برنامه ریزی حکیمانه برای مقابله با آن امکان پذیر نیست.


ایشان در تبیین خصوصیات رفتار نظام استکباری، بر یک ویژگی اصلی یعنی خود برتر بینی تمرکز کردند.


حضرت آیت الله خامنه ای خاطر نشان کردند وقتی یک کشور یا یک نظام بین المللی، خود را اصل، محور و برتر بداند معادلات خطرناکی در تعاملات جهانی بوجود می آید.


رهبر انقلاب، قائل شدن حق مداخله در امور دیگر کشورها، تحمیل ارزشهای مورد نظر به دیگر ملتها و ادعای مدیریت جهانی را از جمله پیامدهای خودبرتر بینیِ مطلقِ نظام سلطه دانستند و افزودند: دولمتردان آمریکایی جوری حرف می زنند که انگار صاحب اختیار ملتها و مالک جهان و منطقه هستند.


حضرت آیت الله خامنه ای، حق ناپذیری را از دیگر تبعاتی دانستند که ویژگی خودبرتر بینی استکبار بدنبال می آورد.


ایشان با اشاره به مقاومت استکبار و امریکایی ها در مقابل حقوق ملتها افزودند: بحث هسته ای ایران نمونه ای روشن از مخالفت سلطه گران در مقابل حقوق ملتهاست.


رهبر انقلاب خاطر نشان کردند: هر انسان و یا کشور اهل منطق و استدلال در مقابل حرف حق، تسلیم است اما استکبار حرف حق و حقوق روشن دیگران را نمی پذیرد و برای پایمال کردن این حقوق تلاش می کند.


حضرت آیت الله خامنه ای، مجاز دانستن جنایت نسبت به ملتها را از دیگر ویژگی‌های استکبار برشمردند و افزودند: نظام سلطه برای ملتها و انسانهایی که تابع و تسلیم آنها نیستند هیچ ارزشی قائل نیست و هر جنایتی را در حق آنها مجاز می داند.


ایشان در تشریح برخی از مثالهای بی پایانی که در این زمینه وجود دارد به برخورد مشمئز کننده مستکبرین با بومیان آمریکایی، جنایات انگلیسی ها در حق بومیان استرالیایی و بردگی سیاهان آفریقا بدست امریکایی ها اشاره کردند. 


رهبر انقلاب، استفاده امریکایی ها از بمب اتمی در ژاپن را از دیگر نمونه های جنایات معاصر استکبار خواندند و خاطر نشان کردند: در دنیا فقط دو بار از بمب اتم استفاده شده که هر دو بار نیز آمریکایی ها آن را در حق مردم ژاپن انجام داده اند اما برغم این جنایت اکنون خود را متولی مسئله اتمی در دنیا می خوانند.


رهبر انقلاب کشتار و شکنجه مردم در ویتنام، عراق، پاکستان و افغانستان را یادآور شدند وافزودند: شکنجه های نفرت آور در گوانتانامو و ابوغریب هچیگاه از یاد ملتها نمی رود.


حضرت آیت الله خامنه ای در چارچوب ضرورت شناخت ویژگیهای استکبار برای برخورد خردمندانه با نظام سلطه، به ویژگی دیگر سلطه گران یعنی فریب گری و نفاق پرداختند.


ایشان خاطرنشان کردند: پوشاندن لباس خدمت به جنایت، از شیوه های رایج مستکبران است. 


رهبر انقلاب در اثبات این واقعیت به توجیه حمله اتمی به ژاپن در تبلیغات امریکایی ها اشاره کردند و افزودند: امریکایی ها می گویند اگر 200 هزار نفر در حمله اتمی به هیروشیما و ناکازاکی کشته نمی شدند جنگ جهانی دوم پایان نمی یافت و جامعه بشری باید 2 میلیون کشته دیگر را تحمل می کرد بنابراین امریکا در حمله به ژاپن، در واقع به بشریت خدمت کرده است!


ایشان افزودند: این دروغ عجیب و فریب کاری بزرگ در حالی تکرار می شود که براساس اسناد موجود چند ماه قبل از جنایت اتمی امریکا در ژاپن، هیتلر یعنی رکن اصلی جنگ جهانی دوم خودکشی کرده بود. موسولینی یعنی رکن دیگر جنگ جهانی نیز قبل از این حمله دستگیر شده بود و ژاپنی ها هم از دو ماه قبل برای تسلیم شدن اعلام آمادگی کرده بودند.


رهبر انقلاب در تبیین علت واقعی حمله اتمی امریکا به ژاپن خاطر نشان کردند واقعیت آن است که امریکایی ها می خواستند سلاح جدیدشان یعنی بمب اتم را در یک میدان واقعی آزمایش کنند که این کار را با کشتار مردم بی گناه هیروشیما وناکازاکی انجام دادند اما اکنون در تبلیغات خود، به این جنایت لباس خدمت می پوشانند.


حضرت آیت الهی خامنه ای برخورد منافقانه در ماجرای استفاده از سلاح شیمیایی در سوریه را یک نمونه دیگر از فریبکاری‌های نظام استکبار دانستد.


ایشان خاطر نشان کردند: رئیس جمهور و دیگر مقامات آمریکایی بارها استفاده از سلاح شیمایی را خط قرمز خود اعلام کردند اما همین رژیم آمریکا با حملات شیمیایی صدام به ملت ایران، نه تنها مخالفت نکرد بلکه حداقل پانصد تن ماده شیمیایی بسیار خطرناک در اختیار صدام قرار داد که دیکتاتور بغداد با استفاده از آن، گاز خردل تولید و مدافعان غیور ایران را هدف قرار داد.


ایشان، کشتار قریب به 300 مسافر در حمله ناو آمریکا به هواپیمای مسافربری ایران و حمایت بی‌دریغ اطلاعاتی از صدام را از دیگر جنایات رژیم آمریکا خواندند و افزودند: جنگ افروزی، و اختلاف افکنی از دیگر خصوصیات نظام استکبار است.


رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنانشان با اشاره به مقابله جبهه حق و جبهه استکبار در تمام طول تاریخ این سؤال مبنایی را مطرح کردند که علت واقعی توطئه چینی استکبار در قبال جمهوری اسلامی چیست؟


رهبر انقلاب در پاسخ به این سؤال، به عامل اصلی شکل گیری انقلاب اسلامی استناد کردند و افزودند: انقلاب ملت بزرگ ایران، و نظام منتخب این ملت اساسا در اعتراض به استکبار و عوامل آن شکل گرفته و رشد یافته است بنابراین استکبار با توجه به خصوصیات یادشده، اصولاً قادر نیست این نظام را تحمل کند مگر اینکه از شکست آن مأیوس شود.


حضرت آیت الله خامنه ای با توجه به ضرورت مأیوس شدن دشمن، به عنوان اصلی ترین عامل بازدارنده استکبار از ادامه توطئه علیه ملت ایران، تأکید کردند: آحاد ملت ایران، جوانان و همه کسانی که به هر دلیل حتی غیر اسلامی، به میهن و خاکشان عقیده دارند باید کاری کنند که در دل دشمن یأس بوجود آید و از ادامه توطئه ها مأیوس شود.


حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به استمرار دشمنی همه ی رؤسای جمهور آمریکا از اول انقلاب تاکنون، خاطر نشان کردند: تحریک قومیتها، تدارک کودتا، تحریک صدام و کمک بی پایان به عراق، تحریم و انواع فشارهای دیگر، نشانه دشمنی مداوم آمریکا با ملتی است که سی و پنج سال پیش در منطقه حساس غرب آسیا، حرکتی مستقل را آغاز کرد و با وجود همه دشمنی ها، به رشد خود ادامه داد و به الگوی ملتهای منطقه تبدیل شد.


حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به نقش آفرینی رییس جمهور فعلی امریکا در فتنه 88 افزودند: در آن زمان یکی از شبکه های اجتماعی که می توانست به فتنه گران کمک کند احتیاج به تعمیر داشت اما همین دولت امریکا مانع از توقف فعالیتهای آن شد.


ایشان افزودند: آنها در این خیال خام و احمقانه بودند که شبکه های اجتماعی و توئیتر و فیس بوک می توانند نظام اسلامی را بربیاندازند به همین علت، همه امکات خود را به خط کردند.


رهبر انقلاب تحریم ها را از دیگر روشها و ابزارهای دشمن برای شکست ملت ایران دانستند و تاکید کردند: مشکل آنها این است که این ملت و ایمان و همبستگی او را نشناخته اند و از خطاها و شکستهای گذشته درس نمی گیرند.


حضرت آیت الله خامنه ای با استناد به بیان دائم ملت و نظام اسلامی در 35 سال اخیر خاطر نشان کردند: همه موفقیتهای ما و شکستهای استکبار نشان می دهد که اقتدار و ایستادگی تنها راه برطرف کردن مزاحمتهای دشمن و عقب زدن اوست و ملت این مسئله را بخوبی می داند.


حضرت آیت الله خامنه ای در بخش دیگری از سخنان خود به موضوع مذاکرات هسته ای و مباحث پیرامون ان اشاره کردند و گفتند: من بر حمایت از دولت و مسئولان داخلی و مسئولانی که اجرای مذاکرات را بعهده دارند، اصرار دارم زیرا حمایت از همه دولت ها را وظیفه خود می دانم.


ایشان افزودند: من چندین سال، مسئولیت اجرایی را بعهده داشتم و سنگینی و سختی کار اجرایی را حس کرده ام و می دانم که مسئولان اجرایی نیازمند کمک و حمایت هستند، بنابراین حمایت من از دولت و مسئولان قطعی است.


رهبر انقلاب اسلامی خاطر نشان کردند: البته، از طرف دیگر، من بر تثبیت حقوق ملت ایران از جمله حق هسته ای نیز تاکید دارم و اصرار دارم که نباید از حقوق ملت ایران، حتی یک قدم، عقب نشینی شود.


حضرت آیت الله خامنه ای گفتند: من در جزییات مذاکرات مداخله نمی کنم اما خطوط قرمزی وجود دارد که باید رعایت شوند و مسئولان هم موظف به رعایت این خطوط قرمز هستند و نباید از فضاسازی ها و تهدیدهای دشمن هم به خود هراسی راه دهند.


ایشان، علت اصلی تحریم ها برضد ملت ایران را، کینه ورزی استکباریِ امریکا دانستند و افزودند: کینه امریکا برضد ملت ایران همچون کینه شتری است و هدف آنها از فشارها این است که شاید ملت تسلیم شود اما اشتباه می کنند زیرا ملت ایران، با فشار، تسلیم هیچکس نخواهد شد.


رهبر انقلاب اسلامی خاطر نشان کردند: به فضل و توفیق الهی، ملت ایران فشارها را تحمل و آن را تبدیل به فرصت خواهد کرد.


حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به برخی نقاط ضعف در تصمیم گیری ها و برنامه ریزی های اقتصادی کشور و توهم دشمن برای رخنه از طریق این نقاط ضعف، گفتند: برخلاف توهم دشمن، این فشارها، فرصتی خواهد بود که ما نقاط ضعف خود را برطرف کنیم.


ایشان تاکید کردند: تحریم ها کارساز نخواهد بود و خودِ آمریکایی ها هم به این موضوع پی برده اند زیرا همواره در کنار تحریم، تهدید نظامی را نیز بکار می برند و این نشان می دهد که تحریم ها، هدف آنها را برآورده نمی کند.


رهبر انقلاب اسلامی خاطر نشان کردند: البته تهدید نظامی هم که پی در پی رییس جمهور و دیگر مسئولان امریکایی برزبان می آورند، اقدامی مشمئز کننده و نفرت انگیز است.


حضرت آیت الله خامنه ای گفتند: رییس جمهور امریکا و دیگر مقامات این کشور، بجای تهدید نظامی ملت ایران، فکری به حال اقتصاد ویران شده و قرض های خود بکنند. بروند فکری کنند تا دولت آمریکا برای بیش از دوهفته تعطیل نشود.


ایشان تاکید کردند: ملت ایران به همه ملت های دنیا احترام می گذارد اما برخورد ملت ایران با متعرض، برخورد پشیمان کننده خواهد بود و آنچنان سیلی به متعرض خواهد زد که هرگز فراموش نکند.


رهبر انقلاب اسلامی موظف بودن مقامات آمریکایی را به بیان سخنانی که موجب رضایت شبکه سرمایه داری صهیونیستی شود، مایه وهن و ذلت و بی آبرویی آنها برشمردند و خاطر نشان کردند: رژیم صهیونیستی محکوم به زوال است زیرا این رژیمِ مفلوک بر اساس زور و تحمیل بوجود آمده و هیچ پدیده تحمیلی قابل دوام نیست.


حضرت آیت الله خامنه ای با اظهار تاسف از تملق گویی برخی دولت های اروپایی در مقابل صهیونیست هایی که درواقع انسان نیستند، افزودند: در دوره ای، ملت فرانسه بعلت ایستادگی رییس جمهور این کشور در مقابل انگلیس و آمریکا، اعتبار سیاسی کسب کرد اما اکنون دولتمردان فرانسوی نه فقط در مقابل امریکا بلکه در مقابل رژیم نحسِ نجسِ صهیونیستی نیز اظهار خواری و کوچکی می کنند که مایه سرشکستگی ملت فرانسه است که خودشان باید برای آن علاجی پیدا کنند.


رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنانشان معنای حقیقی بسیج را حضور متن مردم در عرصه های مختلف دانستند و تاکید کردند: این یک اصل مسلم و بدون تردید است که هرجا مردم در صحنه باشند و وحدت و همبستگی داشته باشند پیروزی قطعی است.


ایشان بسیج را مظهری از همین حضور مبارک خواندند و خاطر نشان کردند: بسیج در همه مراحل و دورانها امتحان صداقت خود را به خوبی پس داده است.


حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: هرکس که به ارزشهای اسلام پایبند است و برای زحمات، مجاهدتها و خدمات بسیج، احترام قائل است، بسیجی به شمار می رود چه عضو مجموعه و سازمان بسیج باشد چه نباشد.


ایشان توانایی های بسیج را، کارگشای عرصه های مختلف خواندند و با اشاره به حضور قشرهای مختلف مردم و چهره های برجسته علمی، فرهنگی، هنری، سیاسی و اجتماعی در این مجموعه افزودند: توانایی های بسیج باید همچنان رشد و ارتقا یابد.


رهبر انقلاب، پایبندی به «الزامات اخلاقی، عملی و اجتماعی» را زمینه ساز رشد و تعالی مستمر بسیج برشمردند و افزودند: تقویت صبر و گذشت و تواضع، افزایش ظرفیتهای درونی، داشتن جنبه، برخورد با محبت با مردم، و تعامل صحیح با محیط و جامعه و تلاش بی وقفه برای خدمت از جمله الزاماتی است که می تواند مجموعه بسیج را در پیشبرد اهداف کشور، از تأثیرگذاری روزافزون برخوردار سازد.


ایشان تأکید کردند: بسیج با این ویژگی ها می تواند مایه استقرار، ثبات و ابهت و افتخار نظام باشد که بحمدالله هست.


رهبر انقلاب در بخش پایانی سخنان خود، جوان ها را مورد خطاب قرار دادند و گفتند: بدون هیچ تردیدی، آینده روشن وامید بخش کشور و نظام متعلق به شما است و شما جوانان خواهید توانست کشور و ملت را به اوج توفیق برسانید و الگو و نمونه کامل تمدن نوین اسلامی را تشکیل دهید.


ایشان افزودند: لازمه انجام این وظایف سنگین از جانب جوانان، تقویتِ دین مداری، تقوا، عفت و پاکیزگی روحی و همچنین علم، نشاط کاری، امانت، خدمات اجتماعی و ورزش است.


در ابتدای این مراسم، با فرمان حضرت آیت الله خامنه ای فرمانده کل قوا و با رمز «محمد رسول الله» دومین مرحله از رزمایش گردانهای بسیج با عنوان «الی بیت المقدس» در 9 استان کشور به طور همزمان آغاز شد.


پیش از بیانات رهبر معظم انقلاب سردار سرلشکر محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با بیان اینکه استکبار جهانی پیکاری سخت، وسیع و چندبعدی را علیه انقلاب آغاز کرده است، گفت: استحکام ساخت درونی نظام نیازمند سازماندهی گسترده بسیج مردمی برای حضور در میدان هایی است که انقلاب و نظام به آن احتیاج دارد.


سرلشکر جعفری با اشاره به بسترسازی مناسب در بسیج برای تحقق فرامین فرمانده کل قوا مجموعه ای از اقدامات صورت گرفته در بسیج در حوزه های مختلف از جمله تشکیل شبکه های صالحین، امر به معروف و نهی از منکر، سازندگی و محرومیت زدایی و کارآفرینی، علمی پژوهشی، نخبگانی و اقشاری و ورزشی را به عنوان زیر ساختهای لازم برای توسعه عناصر قدرت آفرین در ساخت درونی نظام نام برد.


همچنین سردار سرتیپ محمدرضا نقدی رییس سازمان بسیج مصتضعفین نیز در سخنانی با اشاره به جهاد همه جانبه پایگاه های مقاومت به عنوان ستون فقرات بسیج گفت: امروز پایگاه های بسیج کانون بیداری و تکیه گاه امن برای مردم هستند.


وی تأکیدکرد: دشمن تمام لشکرهای زر و زور و تزویر و هزاران رسانه را علیه کشور بسیج کند، سوزنی از مسیر ولایت عقب نشینی نخواهیم کرد.


در ابتدای این دیدار همچنین جمعی از بسیجیان حاضر در مراسم برنامه ی «پرچمداران تمدن اسلامی» را اجرا کردند.


 



+ مرگ بر اسرائیل... مرگ بر این رژیم حرامزاده ی غیرمشروع و منحوس و نجس و هار....


++ جانم فدای حضرت آقا....


  • ۰ نظر
  • ۲۹ آبان ۹۲ ، ۲۳:۴۰
  • ۷۵۳ نمایش
  • ابناء الزهرا (سلام الله علیها)