آبشخورهاى اصلى فتنه ۸۸
جمعه, ۸ شهریور ۱۳۹۲، ۱۲:۲۰ ب.ظ
خبرگزاری تسنیم: با توجه به پیشینه اصلاحطلبان در عرصه فعالیتهاى اجتماعى و همچنین بهکارگیرى کمتر آنان در کابینه از سوى حجت الاسلام روحانى، جهتگیرى براى فعالیت در حوزه اجتماعى و جامعه مدنى براى اصلاحطلبان بهعنوان راهبرد این جریان تقویت خواهد شد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، زمانىکه جریان اصلاحطلب در سال 76 وارد قدرت شد، توسعه سیاسى را راهحل اصلاحات و حل مشکلات کشور تلقى کرد، اما نتوانست بیش از هشت سال در قدرت دوام آورد. مسیر فعالیتهاى این جریان با پیروزى اصولگرایان در انتخابات سال 84 و شکلگیرى گفتمان جدید سوم تیر، دچار تنگنا شد و فرصت براى بسط و ترویج گفتمانى آنان از دست رفت.
حوادث پیشآمده در انتخابات سال 88 نیز کار را بر این جریان فکرى دشوار کرد و با دستگیرى برخى از فعالان سیاسى این جریان به جرم دستداشتن در فتنهگرى و فرار برخى از چهرههاى بهنام آنان به خارج از کشور و پیوستن به اردوگاه ضدانقلاب و موضعگیرى علنى بخش دیگرى از آنان علیه نظام اسلامى و آرمانهاى انقلاب اسلامى، این جریان تا حد زیادى دچار از همگسیختگى تشکیلاتى شد.
در مسیر بازسازى تشکیلاتى
هرچند اغلب فعالان سیاسى جریان اصلاحطلب به انتخابات ریاست جمهورى یازدهم به چشم فرصتى براى بازگشت به قدرت مىنگریستند، اما بخش فکرىتر آن، انتخابات را فرصتى براى انسجامبخشى تشکیلاتى و بازتعریف هویتى جریان اصلاحات مىدانستند که بهشدت بعد از ناکامى دوران دوم خرداد و شکست در ماجراى فتنه 88، بدان نیازمند بودند.
«عباس عبدى» یکى از طرفداران این رویکرد، مىگوید: «مسأله اصلى امروز اصلاحطلبان، حضور یا عدم حضور در انتخابات ریاست جمهورى آینده نیست. مسأله اصلى آنان، بازسازى خطمشى کلى اصلاحطلبى است.»
«سعید حجاریان» نیز در این مسأله با عباس عبدى همنظر بود، هرچند که وى انتخابات را فرصتى براى سازماندهى تشکیلاتى اصلاحطلبان دانست در حالىکه عبدى بر سازماندهى گفتمانى تأکید داشت.
اما آنچه در انتخابات 24 خرداد محقق شد، چیزى فراتر از انتظارات اولیه نظریهپردازهاى جریان اصلاح طلب بود. به قدرت رسیدن دکتر حسن روحانى میانهرو با شعار اعتدال و عقلانیت، فرصت مناسبى براى بازسازى و احیاى اصلاحطلبان فراهم آورد. هرچند مىتوان جریان اصلاحطلب را سهامدار اصلى موفقیت آقاى حسن روحانى در انتخابات ریاست جمهورى یازدهم دانست، با این حال، ترکیب معرفىشده کابینه نشان مىدهد که دولت روحانى سهم چندانى براى اصلاحطلبان قائل نشده و ترجیح داده تا از گزینههایى استفاده کند که از سابقه پررنگى در اردوگاه اصلاحطلبان برخوردار نباشند.
در اولین گام، بخشى از اصلاحطلبان تلاش کردند تا با یادآورى نقش حمایتى خاتمى و دیگر فعالان سیاسى اصلاحطلبان و تأثیر آن در رأىآورى روحانى و مواردى از این قبیل، سهم خود را از کابینه دولت یازدهم طلب کنند، اما ظاهراً روحانى ترجیح داد تا از نزدیکى بیش از اندازه به این جریان خوددارى کند و خود را رئیس جمهور همه ملت معرفى کند.
البته از این مسأله نباید غفلت کرد که به احتمال بسیار زیاد، تعداد قابل ملاحظهاى از مدیران میانى وزارتخانهها و دستگاههاى اجرایى از میان منسوبان به این جریان سیاسى انتخاب خواهند شد، جابهجایىهایى که مدیریت آن، خارج از اختیارات مجلس اصولگراى نهم است و مىتواند به حوزه نفوذ و تأثیرگذارى اصلاحطلبان در مدیریت اجرایى کشور بینجامد.
مورد دیگر از تلاشهاى قدرتطلبانه این جریان را مىتوان در مجموعه شوراهاى شهر و روستا مشاهده کرد. فعالیت گسترده براى ریاست احمد مسجد جامعى بر شوراى شهر پایتخت و انتخاب محسن مهرعلیزاده یا محسن هاشمى بهعنوان شهردار تهران، حکایت از عدم چشمپوشى اصلاحطلبان از گسترش و بسط قدرت سیاسى آنان دارد.
با وجود همه این تلاشها باید گفت که کسب کرسىهاى قدرت اجرایى، آنچنانکه انتظار مىرفت، براى اصلاحطلبان حاصل نشده است و در محافل خصوصى، برخى انتقادات از دکتر روحانى و از نحوه کنارهگیرى دکتر عارف به نفع وى بدون مشخصکردن سهمى معین از کابینه، شنیده مىشود که حاصل آن، تقویت اتخاذ رویکرد اجتماعى و فعالیت در حوزه جامعه مدنى را در میان فعالان این جریان تقویت کرده است. اظهارات سعید حجاریان در گفتوگو با روزنامه شرق نیز مؤید این مسأله است. وى در جواب این سؤال که «وضعیت اصلاحطلبان چه خواهد شد، چه برنامههایى دارند؟» مىگوید: «بالاخره یک عده به دانشگاه مىروند، یک عده به سمت کار روزنامهنگارى مىروند و یک عده هم به سمت امورى دیگر مىروند. همه کارى مىشود کرد! البته باید بگویم لازم نیست که همه به دولت بروند، بلکه ما باید به سمت فعالیتهاى مدنى پیش برویم.»
این عبارات بهخوبى حکایت از آن دارد که اصلاحطلبان تلاش در حوزه اجتماعى و فعالیتهاى مدنى را بهعنوان راهبرد اساسى خود در دوران حاکمیت دولت اعتدال انتخاب کردهاند.
تأکید بر رویکرد اجتماعى
با توجه به پیشینه جریان اصلاحطلب در عرصه فعالیتهاى اجتماعى و همچنین بهکارگیرى کمتر آنان در کابینه از سوى دکتر روحانى، بهنظر مىرسد جهتگیرى براى فعالیت در حوزه اجتماعى و جامعه مدنى براى اصلاحطلبان بهعنوان راهبرد اساسى این جریان تقویت شود. این مسأله بهخوبى مىتواند توان اصلاحطلبان را در فضاى باز و مناسب ایجادشده به بازسازى تشکیلاتى، تقویت گفتمانى و تقویت پایگاه اجتماعى بهویژه نزد نسل جوان کشور مصروف کند، بدون آنکه مسؤولیتى در قبال رفع مشکلات کشور بر عهده داشته باشند.
در این بین، اولویتهایى براى این جریان در حال شکلگیرى و طرحریزى است که بهنظر مىرسد با هدف تقویت پایگاه اجتماعى براى کسب تمامعیار قدرت در آیندهاى نه چندان دور اتخاذ شده است. رویکرد اجتماعى این جریان را مىتوان در حوزههاى زیر جستوجو کرد:
1. فعالیته حزبى؛ ایجاد فضایى براى فعالیت مجدد سیاسى احزاب دوم خردادى، یکى از اولویتهایى است که جریان اصلاحطلب دنبال خواهد کرد. پس از حواث سال 88، فضا براى فعالیت حزبى و تشکیلاتى اصلاحطلبان تا حدود زیادى محدود شد، چرا که تشکلهایى چون حزب مشارکت، سازمان مجاهدین و حزب اعتماد ملى تشکیلاتى بودند که با همه توان در فتنهگرى نقش داشتند و به حکم دادگاه انقلاب، غیرقانونى معرفى شدند. جریان دوم خرداد، بدون وجود گروههاى فعالش توان انسجامبخشى و فعالیت سیاسى را ندارد، از اینرو مسأله احیاى احزاب و گروههاى سیاسى به اولویت مهم این جریان در این روزها تبدیل شده است. تازهترین خبر در این زمینه، فعالشدن مجدد حزب اعتماد ملى و برگزارى اولین نشست این حزب پس از سالهاست که از آغاز تحرکات سیاسى احزاب اصلاحطلب حکایت دارد.
فعالیت جدید عارف براى تشکیل حزبى فراگیر نیز از جمله اقداماتى است که مىتوان در راستاى فعالیت سیاسى جریان دوم خرداد تعریف کرد. محوریت فردى چون عارف که وجاهت قابل قبولى دارد و به حاشیه رفتن افراطىها و چهرههایى که در فتنه نقشآفرین بودهاند، نشان مىدهد که رویکرد سیاسى جدید اصلاحطلبان نیز در گام اول با نوعى اعتدالورزى و میانهروى همراه خواهد بود. نکته قابل ملاحظه آنکه دیگر امکان فعالیت احزاب و گروههاى سیاسى ورشکسته و منحلشده نه ممکن است و نه به نفع اصلاحطلبان خواهد بود، از اینرو طبیعى است که باید منتظر احزاب و تشکلهاى جدید سیاسى با عنوانهاى تازه باشیم.
2. فعالیت مطبوعاتى؛ حوزه دیگر مورد علاقه اصلاحطلبان، فعالیتهاى مطبوعاتى است. اوج این فعالیت را در دوران دوم خرداد و با راهاندازى نشریات متعدد که با مطبوعات زنجیرهاى مشهور شدند، بهخاطر داریم. فعالیت مجدد مطبوعات، امکان گفتمانسازى مجدد اصلاحطلبان را فراهم خواهد آورد و آنان را در موقعیتى مناسب براى بازسازى و احیا قرار خواهد داد. ضمن آنکه بخش قابل ملاحظهاى از نویسندگان این جریان با فعالشدن در این عرصه، بار دیگر خود را مطرح خواهند کرد.
یکى از ملاحظات در این زمینه، امکان فعالیت مجدد قلم به دستانى است که مبانى فکرى آنان در تعارض با مبانى دینى و ارزشى جامعه اسلامى است. فعالیت این افراد در مطبوعات و نشریات مذکور مىتواند بار دیگر مناقشات سیاسى - فرهنگى را در جامعه به همراه داشته باشد که البته این چالشهاى احتمالى در تعارض با رویکرد اعتدالى دولت روحانى خواهد بود. در این صورت باید منتظر ماند و دید که دولت یازدهم چه سیاستى در حوزه نشر و مطبوعات اتخاذ خواهد کرد و تا کجا حاضر به تحمل فعالیت نویسندگان اصلاحطلب خواهد بود.
3. فعالیت در محافل دانشجویى؛ یکى از مراکز سنتى نفوذ اصلاحطلبان، دانشگاههاى کشور است. این جریان در میان استادان دانشگاه از پایگاه اجتماعى قابل قبولى برخوردار است. تشکلهاى دانشجویى داراى دیرینه تاریخى چون انجمنهاى اسلامى دانشجویان (دفتر تحکیم وحدت) و انجمنهاى صنفى دانشجویان نیز جزو مجموعههاى همسو با این جریان محسوب مىشوند. مىتوان این ادعاى اصلاحطلبان را تا حدى صحیح دانست که دانشگاه در طول سالهاى دهه هفتاد و هشتاد بهعنوان عمق راهبرد این جریان عمل کرده است. هرچند در سالهاى اخیر بهدلیل انحرافات ایجادشده در مجموعههاى منسوب به این جریان و افتادن در دام افراطگرایى و نفوذ ضدانقلاب، برخى از این تشکلها در موضع ضدیت با نظام و انقلاب قرار گرفته و با از دست دادن محبوبیت و اعتبار خود با مقابله دانشجویان انقلابى و حمایت نهادهاى قانونى اجازه فعالیتهاى سیاسى خود را در دانشگاه از دست داده و به تعطیلى کشیده شدهاند. حتى در برخى موارد، این مجموعههاى افراطى به مقابله با اصلاحطلبان نیز پرداختهاند که اوج آنرا مىتوان در مراسم روز دانشجو در سالهاى پایانى دولت اصلاحات مشاهده کرد که با توهین به خاتمى به تشنج کشیده شد.
با سپرىشدن دوران حاکمیت اصولگرایان و حاکمیت جریان نزدیک به اصلاحطلب در رأس قوه مجریه و وزارت علوم، باید شاهد فعالیت مجدد اصلاحطلبان براى تسخیر دانشگاهها باشیم. اولین گام این جریان، تلاش براى تعیین وزیر علوم، تحقیقات و فناورى مورد علاقهشان بود که در این زمینه نامهایى چون، دکتر جعفر توفیقى (وزیر علوم دولت خاتمى)، دکتر غلامرضا ظریفیان، رضا فرجى دانا و جواد اطاعت به چشم مىخورد که دکتر روحانى خیلى زود متوجه شد که این اسامى با سوابق سیاسى که در کارنامه خود ثبت کردهاند، نخواهند توانست رأى اعتماد مجلس نهم را کسب کنند، از اینرو در آخرین لحظه نام دکتر جعفر میلى منفرد، استاد دانشگاه امیرکبیر، بهعنوان وزیر علوم معرفى شد که به استناد برخى اسناد و مدارک، وى نیز با جریان فتنه و فتنهگران در 1378 و 1388 در ارتباط بوده و در تحریک دانشجویان به اغتشاش نقش داشته است و بههمینخاطر وى نیز نتوانست از مجلس رأى اعتماد بگیرد و رئیس دولت موقتاً دکتر توفیقى را سرپرست وزارت علوم نمود.
در کنار فعالیت گروه جدید در وزارت علوم، بىشک با فعالشدن مجدد جنبش دانشجویى با گرایش اصلاحطلبى در دانشگاهها مواجه خواهیم بود. این مسأله با هدایت فعالان سیاسى اصلاحطلب همراه خواهد بود و با بازشدن فضاى سیاسى به نفع این جریان، شاهد رفتوآمد مجدد افراد منسوب به این جریان در دانشگاهها خواهیم بود. این اقدام نیز مىتواند به ایجاد تنش و درگیرى در دانشگاهها بینجامد، چراکه برخى از این افراد بهدلیل عملکردشان در فتنه 88، با حساسیت دانشجویان ارزشى و حزباللهى دانشگاه مواجه هستند و حضورشان در دانشگاه بدون آنکه حاضر باشند در قبال مواضعشان در فتنه پاسخگو باشند و یا بدون آنکه ابراز ندامت کنند، با مخالفتهاى جدى همراه خواهد بود که دولت اعتدال در قبال این مسأله نیز باید تدبیرى بیندیشد.
به هر حال، احتمالاً آغاز سال تحصیلى جدید که با فعالیت مجدد تشکلهاى دانشجویى اصلاحطلب همراه خواهد شد، با سالهاى اخیر متفاوت خواهد بود.
4. راهاندازى تشکلهاى مردمنهاد، یکى دیگر از حوزههایى که اصلاحطلبان علاقهمند به فعالیت در آنند، حوزههاى فرهنگى - اجتماعى با محوریت تشکلهاى مردمنهاد (ان.جى.او) است که اصلاحطلبان در دوران دوم خرداد سوداى فعالکردن آنها را داشتند. این تشکلها که بیشتر با محوریت جوانان، اغلب در حوزههاى فرهنگى - هنرى، اجتماعى و محیط زیست فعالیت دارند، ظرفیتهایى است که اصلاحطلبان مىتوانند در آن با عضوگیرى، به گسترش ارزشهاى گفتمانى خود بپردازند. این فرصت در وضعیتى براى اصلاحطلبان اهمیت دارد که این جریان از پایگاه قابل ملاحظهاى در نهادهاى مردمى مذهبى همچون هیئتهاى مذهبى، حسینیهها، مساجد برخوردار نیست و این، نقصانى است که اصلاحطلبان براى جبران آن، راهاندازى مجموعههاى موازى را دنبال مىکنند.
5. فعالیت در شبکههاى مجازى، با پیروزى دکتر روحانى در انتخابات و تشکیل دولت میانهرو، فرصتهاى اصلاحطلبان در فضاى مجازى نیز بیشتر خواهد شد و باید شاهد افزایش فعالیت این جریان در شبکههاى اجتماعى و گسترش وبلاگنویسى و پایگاههاى خبرى - تحلیلى باشیم. به هر حال، با حاکمیت این جریان سیاسى، از لحاظ سختافزارى، مسأله فیلترینگ و سطح دسترسى به اینترنت و فضاى مجازى و همچنین سرعت و پهناى باند اینترنت نیز دستخوش تغییراتى خواهد شد و از آنجا که اساس فکرى این جریان بر تسامح در حوزه فرهنگ و تکرار شعار «دانستن حق مردم است» است، از لحاظ نرمافزارى و محتوا هم شاهد نوعى آزادى سیاسى - فرهنگى خواهیم بود که مىتواند مناقشاتى را در سطح افکار عمومى به همراه داشته باشد.
در همین جهت احسان شریعتى چندى قبل در مصاحبه با روزنامه اعتماد از تأسیس حزب در فضاى مجازى سخن گفت که این موضوع خود گویاى توجه ویژه اصلاحطلبان به استفاده حداکثرى از فضاى مجازى در جهت اهداف خویش است.