آنچه لاریجانی دروغ خواند عین خاطرات هاشمی است
پس از جنجالهای سال گذشته بر سر صحت و سقم خاطرات روزنوشت هاشمی رفسنجانی از دهه 60، بار دیگر و همراه با زیر سؤال برده شدن فیلم مستند «من روحانی هستم» توسط حامیان افراطی رئیس دولت یازدهم، مجدداً صحت بخشی از این خاطرات زیر سؤال رفت. در تندترین این موضعگیریها روز گذشته علی لاریجانی در حمایتی تمام قد از حسن روحانی، بخشی از این فیلم را درحالی تاریخسازی دروغ خواند که عیناً از کتاب خاطرات هاشمی رفسنجانی نقل شده است! جالب اینکه حامیان دولت هم همین بخش را دروغ میدانند و این یعنی که آنان نیز خاطرات حامی بزرگ دولت را راست نمیدانند!
مستند 56 دقیقهای «من روحانی هستم» به بیان مواضع حسن روحانی در همه سالهای گذشته و در موضوعات مختلف سیاسی میپردازد، بیآنکه تحلیل خاصی را ضمیمه آن کند. مطالب بیان شده در این سی دی همگی مستند به منابع تاریخی و اغلب همراه با صوت و فیلم است. از همه هجمههای اخیر افراطیهای حامی رئیسجمهور به این مستند، در این یادداشت میگذریم که عجیب است چرا از بازخوانی مصور اندیشههای گذشته حسن روحانی تا این حد به هراس افتادهاند که ترجیح میدهند کسی تاریخ نگوید؛ این بحث خود مجالی دیگر میطلبد اما آنچه اینک مورد توجه است، زیر سؤال رفتن مجدد صحت خاطرات هاشمی است.
در دقایقی از این مستند به ماجرای مک فارلین اشاره میشود و گوینده نریشن فیلم طی جملهای کوتاه پس از اشاره به ورود هواپیمای حامل سلاح و مقامات امریکایی حامل پیغام از سوی رئیسجمهور وقت امریکا میگوید: «هاشمی رفسنجانی که در آن زمان رئیس مجلس است، پیگیری قضیه را بر عهده گرفت. وی از حسن روحانی که در آن زمان یکی از نمایندگان فعال مجلس شورای اسلامی است میخواهد که برای کنترل سلاحهای همراه و اداره مسائل سیاسی و مذاکرات همکاری کند.»
لاریجانی در سخنرانی دیروز خود در جمع تشکلهای کارگری در مواضعی کم سابقه این موضع را دروغ خواند و گفت: «در این سیدی یک سری مطالبی را مطرح کردند که برخی از مطالب خلاف واقع است. آقای روحانی را متهم کردند که شما در داستان مکفارلین حضور داشتید، این دروغ است، کسانی که در آن شرایط سیاسی پس از انقلاب حضور داشتند، همه میدانند که آقای روحانی نقشی در مسئله مک فارلین نداشته است، چرا خلاف واقع میگویید؟ چرا دروغ میگویید؟ آقای روحانی نقشی در این مسئله نداشت چرا سیدی دروغ درست کردید؟ برخی از مسائل دیگر این سیدی نیز خلاف واقع است. بنده در جریان این مسائل بودهام. آیا شما میخواهید به تاریخ هم دروغ بگویید؟!» گرچه تا همین جای امر نیز موضعگیری تند علی لاریجانی علیه یک مستند کوتاه کمتر از یک ساعت، کمی دور از انتظار است، اما زمانی قضیه قابل توجهتر میشود که بدانیم آنچه در نریشن این فیلم در مورد درخواست هاشمی از روحانی برای اداره قضیه مذاکره با مک فارلین گفته میشود، دقیقاً خاطرات روز نوشتی است که هاشمی رفسنجانی در مورخه 4 خرداد 65 نگاشته است! و این یعنیلاریجانی بیآنکه بداند (بی آنکه بداند؟!) صحت این بخش از خاطرات رفسنجانی را زیر سؤال برده و رسماً آن را تاریخسازی دروغ دانسته است. جالب اینکه هاشمی در ادامه این بخش از خاطراتش میگوید: «قرار شد مذاکره را در سطح دکتر هادی، دکتر روحانی و مهدی نژاد مخفی نگه داریم...» آیا لاریجانی از کم و کیف خاطرات هاشمی در این زمینه بیاطلاع بوده و تنها خواسته جوانان سازنده سی دی مستند را مورد اعتراض تند خود قرار دهد؟ و آیا اساساً آن جوانان در مقامی هستند که بتوانند مخاطب چنین اعتراض تندی قرار گیرند؟ خصوصاً اینکه به نظر میرسد یک سی دی 50 و چند دقیقهای را نمیتوان تاریخسازی خواند و نقشی پر رنگ در روایت تاریخ برای آن قائل شد؛ اما برای جمله جمله روزنوشتهای یکی از مقامات بلند پایه جمهوری اسلامی میتوان چنین نقشی قائل شد.
جواب این سؤال را میتوان با کمی دقت در تیزبینی و ذکاوت سیاسی لاریجانی یافت، اما شاید بیراه نباشد که اشاره کنیم این اولین باری نبود که علی لاریجانی نسبت به خاطرات هاشمی معترض میشد. اولین بار 28 مهر ماه سال 92 بود که با انتشار خاطرهای از هاشمی که امام را مخالف شعار «مرگ بر امریکا» قلمداد میکرد، لاریجانی در صحن مجلس شورای اسلامی علیه آن موضع تندی گرفت. او در آن سخنان گفت: «نقلی شد که طی نامهای به امام چندین مطلب از جمله مطلبی در رابطه با امریکا ذکر شده بود و امام هم در این موضوع اقدامی ننمودند، سؤال این است طرح این مسئله در رسانهها آن هم موضوعی که مربوط به سالها پیش است و رهبری زمان نیز در آن مورد تصمیم خود را گرفته بود چه خاصیتی دارد. آیا در شرایطی که ما با صحنه بینالملل داریم، طرح این مسائل که موجب کشمکش درونی کشور میشود و باعث سایش نیروها میگردد چیزی جز ضرر برای ما قابل تصور است. آیا این معنای غلط را به دیگران القا نمیکند که نوعی دلدادگی و شیفتگی و ذوقزدگی برای کار با امریکا و غرب در نهان سیاستورزان و جریان رسانهای کشور مطرح است؟ و این تلقی غلط مایه گرانفروشی در مذاکرات و بیعزتی در صحنه جهانی برای ما نیست؟ بنده این گونه اقدامات را عقلاً به ضرر منافع ملی کشور میدانم.»
خیلی وقتها میتوان به در گفت که دیوار بشنود؛ خصوصاً دیواری که اتفاقاً از ذکاوت سیاسی قابل توجهی برخوردار است و یقیناً اعتراض رئیس مجلس را در مییابد.