بررسی استراتژیک

اشراف اطلاعاتی + تحلیل واقع بینانه =» بصیرت استراتژیک

بررسی استراتژیک

اشراف اطلاعاتی + تحلیل واقع بینانه =» بصیرت استراتژیک

بررسی استراتژیک

جریان شناسی و قدرت تحلیل مسایل سیاسی جزو معرفت دینی است. ( امام خامنه ای مدظلله العالی)



۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سعید عسگر» ثبت شده است

سعید حجاریان کاشانی (در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی معروف با نام مستعار سعید مظفری) از فعالان امنیتی سابق و سیاسی کنونی است. وی از اعضای دفتر مرکزی حزب جبهه مشارکت ایران اسلامی و از چهره‌های مطرح جنبش دوم خرداد و معروف به تئوریسین جریان اصلاحات است که در سال ۱۳۷۸ توسط سعید عسگر در مقابل شورای شهر تهران ترور شد. وی از این ترور جان به در برد، اما از آن پس زندگی را بر صندلی چرخدار می‌گذراند و دچار اختلالات شدید گفتاری شده‌است. به گفتهٔ خودش، او یک بار دیگر نیز در ۸ شهریور ۱۳۶۰ مورد سوءقصد مجاهدین خلق قرار گرفته بود.

دوران کودکی و جوانی

سعید حجاریان در سال ۱۳۳۳ در محله نازی آباد تهران به دنیا آمد .خانواده اش اهل کاشان بودند اما در نقل مکان به تهران در جوادیه تهران ساکن شدند.پدرش در ابتدا خیاط بود اما بعد به فرش فروشی روی آورد.به گفته خودش پدرش گرایشات سیاسی متفاوتی داشته و به جلسات گروه های مختلف می رفته اوایل سراغ دار و دسته منشی زاده و حزب سومکا رفته بوده که گرایشات ناسیونالیستی تند داشتند.یک مدت هم رفت سراغ باهماد آزادگان که دار و دسته کسروی بودند، پدرش مذهبی بود و بعدا هم مصدقی شد.او و دو برادرش در مدرسه الهی تحصیل کردند. خانواده از لحاظ اقتصادی جزو طبقه متوسط سنتی بود. منزل آنها دو طبقه بود و او و برادران اش در طبقه دوم زندگی می‌کردند.

دوران دانشجویی

اولین جرقه های فکری و سیاسی از سال سوم دبیرستان با خواندن کتاب های آل احمد شروع شد.او می گوید" یک معلم توده ای داشتیم که به ما کتاب می داد؛ شروع کردم به کتاب خواندن،به واسطه آنها من دو سال قبل از کنکور می رفتم دانشکده فنی و از کتابخانه چپی ها و اسلامی های دانشکده فنی کتاب می گرفتم؛ کم کم به دکتر شریعتی و مرحوم مطهری علاقه مند شد.در سال ۵۱ دیپلم گرفت و همان سال در کنکور سراسری با رتبه دو رقمی در رشته مکانیک دانشکده فنی قبول شد.هنوز علایق علوم انسانی در وی جدی نبود و بیشتر برای تامین زندگی به مهندسی روی آورد.در دانشگاه هم اگر چه در رشته مکانیک درس می خواند اما در کلاس های مرحوم عنایت و هما ناطق هم شرکت می کرد.کلاس های شفیعی و سیمین دانشور را هم می رفت تفسیر و اصول و فلسفه می خواند، بدایه و نهایه را هم پیش آقای اسدالله بیات زنجانی یاد گرفت.در بدو ورود به دانشگاه چون پایه مذهبی داشت و به انجمن اسلامی رفت و با جعفر علاقمندان و دختر دکتر ریاضی هم دوره بود؛ آن زمان انجمن های اسلامی در مقایسه با چپی ها ضعیف بودند.سپس در سال 56 به سربازی رفت و با رسته مهندسی ،افسر وظیفه ژاندارمری شد.آن زمان امام دستور تخلیه پادگان ها را داده بود که وی فرار میکند و به کاشان پناه می برد و پس از اوج گیری انقلاب دوباره به تهران بر میگردد.

حجاریان در گفت و گو با ماهنامه اندیشه پویا می گوید "برگشتم نازی آباد و بچه های محله مان را سازماندهی می کردم البته چند سالی بود که خانه ما پایگاه شده بود در نازی آباد.بچه های نارمک یک گروه داشتند به نام مکتب علی که جلال گنجه ای به آنها درس می داد جلال گنجه ای را گرفتند و بعد یک روحانی به نام همتی به آنها درس می داد که بعد از انقلاب نماینده خوزستان در خبرگان شد و خیلی طرفدار شریعتی بود.همتی را دعوت کردم خانه مان و بچه ها راجمع کردم و خانه خودمان جلسه هفتگی می گذاشتیم. فواد کریمی هم می آمد و عبدی و باقی و تقی محمدی و خلاصه همه بچه های نازی آباد و بچه های خزانه و یاخچی آباد و ... می آمدند.به اسم تفسیر قرآن به بچه ها کتاب های شریعتی می دادیم و آنها را سازماندهی می کردیم. عربی آموزش می دادیم. اعلامیه های امام را هم پخش می کردیم اما اعلامیه گروها ها را پخش نمی کردیم چون به گروه ها اعتماد نداشتیم.


به ادامه مطلب مراجعه نمایید...

  • ۰ نظر
  • ۰۸ مرداد ۹۲ ، ۲۲:۰۵
  • ۱۵۳۹۵ نمایش
  • ابناء الزهرا (سلام الله علیها)